آنچه در ادامه می خوانید نوشته های حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر است. ایشان درباره مسیر پیاده روی به سوی کربلای مقدس و زیارت مولایمان امام حسین علیه السلام و نکاتی مهم را برای طی کردن پیاده روی اربعین از خانه تا عتبه می نویسند … می پردازیم به ۱۸۱ نکته ای که ایشان تاکنون نوشته اند..:
استاد فاطمی صدر هر روز به صورت میانگین 15 کوتاه نوشته ( 280 کاراکتری ) منتشر میکنند که اکثر آنها تنها در شبکه توییتر منتشر میشود … اکانت توییتر استاد محمد مهدی فاطمی صدر و کانال های ایشان را در جدول زیر ببینید :
کانال استاد محمد مهدی فاطمی صدر
عنوان | پیوند |
---|---|
اکانت توییتر استاد محمد مهدی فاطمی صدر | https://twitter.com/fatemisadr_ir |
برخی ویدیو های استاد صدر ( غیر رسمی ) | https://www.aparat.com/ta.khoda |
حال برسیم به توصیه های مهم برای آنچه باید در پیاده روی اربعین انجام دهیم ، آنچه در پیاده روی اربعین بخوریم و چه وسائلی و لباسی در پیاده روی اربعین همراه داشته باشیم … متن نوشته های حجت الاسلام فاطمی صدر به شرح زیر است:
0.
صفر: من خرج من منزله یرید زیارت قبر الحسین إن کان ماشیاً، کتب له بکل خطوة حسنة و محی عنه سیئة…
1.
دستنامهی پیادهروی عمیق
نکتههایی در بارهی پیاده روی اربعین از خانه تا عتبه
یک: تصریح حدیث آن است که زیارت پیادهی حضرت حسین از خانه شروع میشود. با این همه ممکن است ما تنها یک بار توان پیاده از خانه رفتن به عتبه را داشته باشیم و کربلائی شویم.
2.
دو: یافتن مسیر پیادهروی کامل اربعین آسان است؛ کافی است در نقشهیی مانند گوگل مسیر خانه تا عتبه را ترسیم کنیم. دقت کنیم که مسیریابی روی وضعیت پیاده و نه سواره باشد. این مسیر گاه نیاز به تصحیح دارد؛ یکیش احتراز از ارتفاعات تند است و دیگری در مسیر بودن کانونهای جمعیتی چون روستاها.
3.
سه: همیشه مسیرهای میانبر یا به قول عربها الطریق المختصر وجود دارد که مسیریابی رایان به ما نشان نمیدهد. در عیان عراق این مسیرها به تدریج پاکوب شدهاند اما در ایران بهتر است آن را به خبره بسپارید و اصل را بر پیادهروی در جادههای اصلی بگزارید و نرفتن به جادههای خاکی و کوهی.
4.
حتا اگر در عراق پیادهروی عمیق کردهیید، از فاو و بصره یا اهواز و عماره یا خانقین و بغداد، همیشه در کفی میانرودان بودهیید. دشوارهی ایران اما ارتفاعات و گردنههای آن است که سرعتگیر و طاقتشکن است. در طراحی مسیر و بازهبندی رایان آن همواره این پستی و بلندیها را دقیق ببینید.
5.
سنت پیادهروی عمیق و پیاده از خانه به عتبه رفتن نزدیک یک قرن است که با زیارت سواره و سپس زیارت پروازی متروک شده است. با این همه پیادهرویهایی آیینی چون جادهی سانتیاگو یا جادهی رم در اروپا نزدیکترین ماهیت به آن چیزی است که پیادهروی عمیق یا شریانی میخوانیم؛ از آنها بخوانید.
6.
یک قرن فترت زیارت پیادهی عتبات از ایران باعث آن بوده است که خلاف عراق مسیرهای پیادهروی اربعین در ایران پاکوب نباشند و زیرساخت چندانی نداشته باشند. این یعنی اسلوبی که تا بازگشت زیرساخت با آن باید پیادهروی اربعین کرد شبیه آنی است که عراقیها به آن اربعین بدون موکب میگویند.
7.
جدای از پیادهرویهای آیینی که در دنیای اسلام و بیرون از آن با مسافتهای بسیار بلند به مقصدهای مقدس میرود، پیادهرویهای موضوعی برد بلند طبیعتگردی هم کاری است میتوان از آن آموخت. این دومی چیزی است که گاه hiking هم خوانده میشود و چه در اسلوب و چه وسائل به ما ایده میدهد.
8.
هشت: تابستان و زمستان اقلیم ایران و سپس هند و شام و ترکیه و اروپا خواهناخواه پیادهروی عمیق به عتبات عراق را به پیادهروی بیرون از موسم اربعین خواهد برد. تا پیش از این هم اما حتا در موسم اربعین باز پیشفرض ما در خاک ایران این باید باشد که پیادهروی اربعین ما بدون موکب است.
9.
نه: پیادهروی بیرون از موسم به عتبات یا پیاده بدون موکب اربعین معناش پیادهروی با کوله و ابرکوله نیست. اندازهی کولهی هر زائر با اندازهی اختلاط او با فرهنگ مسیر نسبت عکس دارد. این است که خود عراقیها با یک عصا و چفیه و تسبیح فرسنگها مسیر پیادهروی فاو تا کربلاء را میروند.
10.
ده: آنها که از مشهد مقدس یا قم مقدسه پیاده به زیارت عتبات عراق مشرف میشوند در گردنهی آهوان یا گردنهی آورزمان، به معنای واقعی کلمه، کوله را وبال گردن خود خواهند یافت. تلاش نخست ما در پیادهروی عمیق باید نیاوردن کوله باشد و اگر نشد بسنده به یک کولهی حملهی حرفهیی و کوچک.
11.
یازده: مشکل دیگر کولهکشی در پیادهروی اربعین معطلی در سیطرههای تمامنشدنی عراق است. کوله که نداشته باشید رد میشوید اما با داشتن حتا یک کولهی کوچک گاه باید در بارهی آویشن داخلی قوطی و مشکوک بودن بوی تند آن توضیح بدهید و بدها به حالتان اگر عربیتان به این توضیحها قد ندهد.
12.
دوازده: بزرگترین مشکل کولهکشی آن است که در حرم نجف و کربلاء کسی آن را از شما تحویل نمیگیرد و اگر تنها باشید یا باید آن را بیرون حرم رها کنید یا در صفهای هولناک امانتداریهای سرریزشده پیر شوید یا قید زیارت راحت و روان را بزنید. حسن کولهی حمله البته جا شدنش در کفشداری است.
13.
سیزده: جای کوله روی جیبها حساب کنید. شلوار خاکی کوه و پیراهن کتان کارآ است. چسب در جیبها سالم و کیپ باشد و آن جیب گوشی و آن یکی که مدارکتان را میگزارید را با زیپکیپ به قواره از داخل عایق کنید. خردهریزهای سفت را در حوله یا چفیه در جیب بغل بپیچید تا نسابند و پاتان تاول نزند.
14.
چهارده: چه جیب سینه پیراهن را پر کنید و چه نه و حتا اگر زیرپوشتان نخی هم که باشد، سر هفتهی نخست پیادهروی عمیق به عراق در همآن ایران نوک سینههاتان تاول خواهد زد. یکدو روز با عرق تنتان به سختی میسوزد و بعد سفت و خوب میشود. اگر طاقت ندارید پیش از حرکت حنا بگزارید.
15.
پانزده: اگر جایی از پا و دستتان، اگر عصا میزنید، در مظان سابش و تاول زدن است پیش از حرکت حنا بگزارید؛ البته خیلی پیش از حرکت. حنا نهادن برای عراقیها گویا نماد شادی است و بهتر است تا پیش از ورود به بازهی عراقی پیادهروی اربعین اثری از رنگ حنا روی دست و پای شما نماند.
16.
شانزده: سوراخ کردن تاول یا نخ کشیدن به آن زمانی خوب است که با دمپایی و بیجوراب پیادهروی میکنید و اگر کفش میپوشید و اگر محتاطید که خونآبهی تاول نجستان نکند آن جا که تاول زده است را محکم با چسب کاغذی ببندید تا جذب شود. چسب کشیدن برای نقاط در مظان تاول هم مفید و مجرب است.
17.
هفده: برای تاول نزدن پا استفاده از جورابهای حولهیی کوه یا دولا کردن جوراب نخی مجرب است، که لازمهی آن بزرگ کردن یک شمارهی کفشی است که میپوشید. اگر گتر نمیکنید و ساقبند نمیپیچید برای گرم و سفت نگه داشتن پا جوراب ساقبلند پشمشتر نظامی گزینهی خوبی است.
18.
هجده: پیادهروی عمیق اربعین از خانه تا عتبه دیر یا زود شما را به زانو در خواهد آورد. برای تأخیر آن زانوبند کشی مفید است؛ کمرتان را هم با چیز سفتی مثل چفیه ببندید تا از کمر نیفتید. کمربندهای باریک چرم به تدریج ناحیهی لگن را میسابند و بهتر است از کمربند پهن و بافت استفاده کنید.
19.
نوزده: زیر پیراهن کتان جای زیرپوش سفید تکپوش سیاه بپوشید. گاه پیش میآید که در مسیر و روی جاده باید پیراهنتان را بکنید و یا در منزل میزبان پیراهن شما را برای شستن میبرند. مقاومت نکنید؛ جوراب و پیراهنتان را بدهید و اگر لباس یدک آوردند باقیش را هم بدهید تا شسته شود.
20.
حتا اگر پیراهنتان یقهآخوندی است باز داشتن یکدو دستمال سر حرفهیی کوهنوردی، با یک رنگ مناسب، لازم است تا پس از بازگشت از پیادهروی عمیق از خانه به عتبه، پوستاندازی نکنید. برای ساقهای دست هم فکر کنید و حتا روی دست، اگر عصا میزنید.
21.
بیستویک: کلاه گرد با دکمههای تهویه و بند احتیاط بهینهترین است. نمونهی نظامی آن به کلاه تکتیرانداز هم شناخته میشود. مشکلش آن است که عراقیها این آخریها آن را نشانهی شبهنظامیهای ایرانی میدانند و اگر کسی گیر داد با جبل و صعود الجبل و قبعات لریاضة صعود الجبال بپیچانید.
22.
پس از کفش حساسترین تجهیز پیادهروی عتبات عصا است. عصای حرفهیی کوهنوردی بخرید. بهتر است تنظیم ارتفاعش پیچی نباشد و اهرمی باشد. عمدهی حرکت ما روی جادهی آسفالت است و عصا باید فنر خلاصی ضدشوک داشته باشد. اگر مستعد تاول کف دستید یک جفت دستکش یا نیمدستکش چسب نظامی هم بخرید.
23.
بیستوسه: اگر با دو عصاء حرکت نمیکنید، که باید گفت در محیط عراق همچه کاری از اساس نشد است، عصاتان را مرتب دست به دست کنید؛ اگر نه به تدریج زانوی مخالفتان فشرده و دردناک میشود.
24.
بیستوچهار: پس از آب خنک حیاتیترین امر در پیادهروی عمیق عتبات حمام گرم است. تعارف نکنید. نخستین کار شما پس از رسیدن به مضیف و منزل حمام است. با گرم و سرد کردن آب حمام درد و قبض ساق و زانو و کمر و شانه را باز کنید. لباسها را در حمام جا بگزارید و صبح شسته به شما تحویل میدهند.
25.
بیستوپنج: از هفتهی دوم پیادهروی عمیق با درد زانو و قبض عضله باید کنار بیایید. جدای از حمام داغ، برخی با پمادهای شیمیایی درد را میخوابانند و نسخهی گیاهی آن روغن مجرب سیاهدانه است. در مسیر هم اگر کسی ماساژ میدانست یا بادکش میکرد بیتعارف بخوابید.
26.
بیستوشش: حمام در پارهی ایران پیادهروی عمیق عتبات، کمابیش همآن معنایی را دارد که در خانهی ما دارد.حمام در بازهی عراق و به خصوص مسیر جنوب و حتا در شهرها، مفهومی کمابیش عشائری دارد؛ حمام صحرائی. با یک سطل آب ولرم باید حمام کنی و خبری از شیر مخلوط و دوش داغ و کف کاشی نیست.
27.
بیستوهفت: در پیادهروی عمیق عتبات بددلی را کنار بگزارید اگر نه دیر یا زود میبرید. در پیادهروی در منطقهی عشائری عراق گاه لازم میشود که با یک آفتابهی کوچک طهارت کنید و وضو بگیرید و مسواک بزنید. خمیر مسواکتان هم همآن صابون قالبی است که بعد طهارت با آن دست شستهیید.
28.
بیستوهشت: اگر قصد مسیر پرموکب نجف تا کربلاء را دارید که هیچ، اما اگر نیت پیادهروی عمیق از خانه تا عتبه را دارید فرض را بر این بگزارید که در بازهی ایران هفتهی میانگین یک موکب میبینید. هماین است که در خانه دست کم عادت به آب تصفیه و آب خنک خوردن را کنار بگزارید.
29.
بیستونه: پیادهروی عمیق اربعین از خانه تا عتبه از انبوه شهرها و روستاها درون خاک ایران تا عراق میگذرد. با این همه ما امکان توقف در میانهی روز در آنها را نداریم. این یعنی از کارهای اداری سفر تا حتا خرید دینار و سیمکارت عراقی را در مبدأ انجام دهیم و به مسیر و مقصد موکول نکنیم.
30.
سی: هفتهها پیادهروی عمیق اربعین از خانهی ما در ایران تا عتبات عراق روزهای سایش هر آن چیزی است که با ما است؛ و سایش یعنی تاول. این گونه هر آن چه برای پیادهروی اربعین میخریم را با لبههای نرم و گرد بخریم: باطری، شارژر، قوطی، بطری.
31.
سیویک: اگر برای پیادهروی عمیق اربعین کوله بر نمیدارید خمیردندان را هم فراموش کنید؛ دوسه هفته با صابون در مسیر مسواک بزنید. اگر نمیتوانید، راه اساسیتر در خانه نهادن همآن مسواک کنار خمیردندانش، و برداشتن چوب مسواک با خود است و مضمضمه و استنشاق سرم آبنمک است.
32.
سیودو: نزدیک به یک قرن است که زیارت پیادهی عتبات عراق از ایران، متروک شده است. هماین است که برای رسیدن به ریزهکاریهای آن باید کسانی را بیابیم که در الگوهای نزدیک آن کارآزمودهاند: نظامیهایی که نیروی ویژه چون صابرین بودهاند و کوهنوردهایی که تا قلههایی چون دماوند رفتهاند.
33.
سیوسه: در محاسبهی زمان روی چهارپنجم سرعتی که در کفی عراق داشتهیید در فلات ایران حساب کنید. یکدو روز را هم اضافه کنید برای زیارت یادمانهای مسیر و حرم نجف یا کاظمیه. این طور به روز خروج میرسید که برای تندروهای قم مقدسه صبح اول صفر است و برای تندروهای مشهد مقدس عصر عاشوراء.
34.
افق ما در پیادهروی عمیق اربعین از خانه تا عتبه طی کامل مسیر با پای پیاده است؛ این کاری است که به آن پیادهروی کامل میگویند؛ اگر نشد؟ پیادهروی حاسم، یعنی سوار شدن و شروع کردن پیادهروی از جلوتر یا خیلی جلوتر؛ و اگر نشد؟ پیادهروی قاصر؛ سلام دادن از همآن جا و بازگشتن به خانه.
35.
سیوپنج: اگر تنهایید از همآن عصای کوهنوردی به عنوان چوب پرچم هم میتوانید استفاده کنید و البته برای ثابت کردن پرچم نیاز به سنجاق قفلی دارید. اگر چند نفر استید یک چوبپرچم تلسکوپی با خود ببرید که در اسکان و آستانه و سوار شدن بتوان کوچکش کرد و دستوپاگیر نباشد.
36.
اگر تنهایید همآن توگوشی کفایت میکند. اما اگر چند نفرید همراه داشتن یک بلندگوی شارژی برای مسیر بد نیست. فراموش نکنید در پیادهروی بیرون از موسم و اربعین بدون موکب، شما موکب سیار خودتان استید و روی جاده کسی نیست و پیشاپیش از شهر باید به سیاههی نوحه و لطمیهتان فکر کرده باشید.
37.
سیوهفت: خلاف بازهی نجف-کربلاء، بازههای روزانهی پیادهروی اربعین از خانه تا عتبه نظم خاص خود را دارد: احیای سحر، اذان صبح، صبحانه، مرور مسیر روز، زدن به جاده، طلوع روی جاده، توقف ظهر، نماز، ناهار، چرت، رفتن روی جاده، جانمایی شبمانی، توقف مقارن غروب، حمام، نماز، شام، گعده.
38.
سیوهشت: در طول مسیر عکس بگیرید و صوت ضبط کنید و این مستندات و مدارک را همآن جا گویاسازی و شناسهگزاری کنید. اگر خاطره مینویسید و آخر شب رمقی برای نوشتن ندارید، سکوت و خلوتی سحر پیش از اذان فرصت مناسبی است. اسامی را به دقت ثبت کنید و اماکن را با گوشی موقعیتگزاری کنید.
39.
سیونه: در کوهنوردی میگویند: زیاد به قله نگاه نکنید؛ نمیرسید و به هم میریزید. در پیادهروی عمیق میگوییم: زیاد به نقشه نگاه نکنید؛ پیش نمیرود و به هم میریزید. صبح یک بار مسیر و شاخصها و شیبهایش را مرور کنید و تلاش کنید تا ظهر گوشیتان را غلاف کنید.
40.
چهل: برای هر روز پیادهرویتان در دو بازهی ظهر و غروب دو دسته خط قرمز و خط سبز و خط آبی بکشید و شاخص بگزارید. خط قرمز آن است که ظهر یا غروب باید از آن رد شده باشید ردخور ندارد، خط سبز آن سرقدم معمول شما است، خط آبی آن نقطهی آرمانی و احتیاطی شما برای رسیدن در ظهر یا غروب است.
41.
چهل و یک: در پیادهروی عمیق غروب پایان پیادهروی است و شبروی نداریم. اگر عقب ماندهییم صبح پیش از اذان باید جبران کنیم. چارهی آخر در عقبماندنهای طولانی حسم کردن است؛ سوار شدن و از آن جا که میباید بودیم از سر گرفتن پیاده رفتن.
42.
روز نخست پیادهروی عمیق اربعین پیش یا پس از اذان صبح باید زمانی به راه افتاد که حوالی طلوع در نقطهی چاووش محله یا روستا یا شهر باشیم. این نخستین نقطهیی است که در آن چاووش میکنیم و مشایعان ما را بدرقه میکنند و ما به جادهی عتبات میزنیم و آنها با پیادهروی قاصر برمیگردند.
43.
چهلوسه: پیادهروی قاصر همگام با پیادهروهای کامل میتواند همآن نقطهی چاووش آستانهی خانه باشد یا همگام شدن با آنها تا نقطهی چاووش محله یا روستا یا شهر یا استان. پیادهروهای حاسم هم میتوانند خود تا یکی از این نقاط چاووش پیادهروی کنند و پس آن گاه تا منزل نجف سواره شوند.
44.
چهلوچهار: شکل گرفتن شبکهیی از نقطههای چاووش روستا و شهر در شریان اربعینی ایران به زائران پیاده کمک میکند تا درون یا بیرون موسم زیارت اربعین از هر نقطه به طرف کربلاء به راه بیفتند و زیرساخت شبمانی و پشتبانیشان در هیأت مسجد چاووش در امتداد جادهی عتبات معلوم و مشخص باشد.
45.
چهلوپنج: مسجد چاووش هر روستا و شهر، در ابتدای جادهی عتبات، در موسم پیادهروی اربعین یا بیرون از آن موسم، و تکیه و موکب و مضیف درون آن چهارچوب ضیافت از زائرانی است که آن روز به آن جا رسیدهاند؛ از چاووش خواندن در پیشواز آنها در غروب تا سلام از دور همراه آنها در صبح بدرقه.
46.
چهلوشش: روز دوم پیادهروی عمیق خانه به عتبه سختترین روز است؛ انطلاق و التهاب و ازدحام روز اول تمام شده است اما تو هنوز در نزدیک خانه روی جادهیی تمامنشدنی و آفتابی که کوتاه نمیآید و رمقی که هر روز میگذرد کشیده میشود. برای روز دوم باید روضه و نوحه و باطری اضافه کنار نهاد.
47.
چهلوهفت: روی جادهی عتبات در پیادهروی عمیق اربعین زائر به سرعت از همه چیز میافتد؛ از خوردن، از نوشیدن، از شنیدن، از گفتن، و از دیدن، و تنها راه میرود. هماین است که زائر باید خودش را مجبور کند که میوه بخورد، آب بخورد، روضه بشنود، ذکر بگوید، راه را ببیند.
48.
چهلوهشت: در پیادهروی عمیق اربعین در ایران، هر جا میوه دیدید دانهیی بخرید و بخورید. خجالت نکشید و زیاد نخرید که باید بار بکشید. میوه خوردن از غذا خوردن مهمتر است. ذخیرهی لیموترشتان را شهر به شهر تجدید کنید، چون به تدریج تنها آب مزهدار با لیمو از گلوتان پایین خواهد رفت.
49.
چهلونه: با نسخههای کوهنوردی در پیادهروی عمیق، آب بخورید. آب را در دهان بگردانید و اگر پایین نمیرود بیرون بریزید. آب را مزهدار و نمکدار کنید. آبمیوه بخورید. نوشآبه و آبمیوهی صنعتی نخورید. سرم کوه بسازید و همراه ببرید. چای را ترک نکنید و صبحها کمی آویشن در آن بریزید.
50.
پنجاه: صبح پس از نماز و صبحانه یک بار دیگر مسیر روز را مرور کنید و نقاط توقف ظهر و شب را به روز کنید و برای آنها پی نقاط شاخص باشید. شیببندی مسیر و گردنهها را هم ببینید و برای آنها برنامه داشته باشید. اگر یادمان یا مزاری در مسیر است برای توقف در آنها زمانبندی کنید.
51.
پنجاهویک: برخی یادمانها روی مسیر پیادهروی عتباتند یا با اندکی انحراف از مسیر میتوان به آنها رسید؛ مانند مزار نعمانبنمقرن در نهاوند یا یادمان عملیات مرصاد در تنگهی چارزبر؛ برخی دیگر را اما شب پس از توقف سواره باید رفت مانند مقام جنگ جمل در زبیر یا مولد حضرت ابراهیم در اور.
52.
پنجاهودو: روی جادههای ایران روی خطی بروید که سوارهها را از روبهرو بیایند و ببینیدشان و آنها هم شما را. با این همه در گرمای تابستان برخی ترجیح میدهند به خط دیگر بروند چه تنها خنککننده هماین کوران هوایی است که خودروهای سنگین مسافر و باری کنار جاده میسازند.
53.
پنجاهوسه: میانهی روز، هر جا جاده خلوت شد، قدری پهلوپهلو و عقبعقب پیادهروی کنید تا دیگر عضلهها هم به کار بیفتند و عضلههای درگیر معمول نگیرند. گفتیم: جاده خلوت باشد؛ چون ممکن است برخی عابرهای سواره در ایران یا عراق تصور کنند نذر عقبعقب رفتن به عتبه هم داریم و بروند در کارش.
54.
پنجاهوچهار: در عراق و حتا ایران ممکن است چپچپ نگاهتان کنند اما صبح پیش از حرکت گرم کنید و قدری کششی کار کنید. خودتان را خسته نکنید اما نرمش کنید و نرمنرم سرعتتان روی جاده را زیاد کنید تا به سرقدم نهائیتان برسید. در طول روز هم کند و تند و سبک و سنگین کنید تا کمتر خسته شوید.
55.
پنجاهوپنج: از روی جادهی آسفالت هر از گاه به شانهی خاکی جاده بیایید و قدری روی آن پیاده بروید. پیاده رفتن و پا کوبیدن روی سطح صاف آسفالت به کف پا و مچ پا فشار میآورد و رفتن روی ناهموار خاکی نرمش آنها است.
56.
پنجاهوشش: صبح که به راه افتادید تا ظهر نایستید؛ حتا اگر جایی توقف کردید در جا بزنید. سرد اگر بشوید درد سوار میشود و عضلهی یخکرده جام میکند. ظهر که از نو به راه افتادید قدری طول میکشد که گرم شوید و درد محو و نرم شود.
57.
پنجاهوهفت: اگر تشنهیید یا آبتان تمام شده است به آب فکر نکنید، تشنهتر میشوید؛ و و هماین طور است فکر کردن در بارهی خسته یا دردناک بودن. فکرتان را به جای دیگر ببرید. هماین است که طی گردنههای مسیر با یک همصحبت راحت است و به تنهایی سخت میشود.
58.
پنجاهوهشت: هستههای پیادهروی عتبات شبیه حلقههای مباحثهی طلبهها است: دو نفر کم است و سه نفر زیاد. اگر تعدادتان از سه نفر بیشتر است، به هستههای دو یا سه تایی همپا تقسیم شوید و هر نصف روز یکدو بار به هم دست بدهید. در جادههای تنک پیادهروی عتبات در ایران در دیدرس هم باشید.
59.
پنجاهنه: در سویهی عراقی پیادهروی عمیق عتبات دم غروب مضیفدارها کنار جاده میآیند و به روش سواکن و جداکن زائرها را به خانههاشان میبرند. در آن بازه همه با هم باشید که شب جدا نیفتید. جایی که سوار میشوید را هم به خاطر بسپارید تا صبح فردا از همآن جا ادامه بدهید.
60.
شست: بیرون از موسم روی جادهی پیادهروی عتبات اگر باشید ممکن است همآن صبح مضیفدار با شما وعده کند یا در مسیر تا ظهر و عصر. شمارهی عراقی شما را میگیرد و شماره میدهد. معمول است که کسان دیگر بخواهند شما را قر بزنند و میهماندزدی کنند اما شما بدعهدی و بیوفایی نکنید.
61.
شستویک: روند دعوت بیوقت زائر با این پرسش شروع میشود: أ لدیک معزب؟ اگر پاسخ شما مثبت باشد در بسیاری شما را رها میکنند. گاه ممکن است شمارهی طرف را هم از شما بگیرند و بخت خود برای بردن شما را بیازمایند. اما اگر پاسخ ندهید یا تردید داشته باشید روند اصرار به تمام نمیشود.
62.
شستودو: اگر خیلی زود به مضیف بروید فردا صبح باید کسری راه را جبران کنید، مگر آن که بریده باشید. بیوقت اگر کسی پی بردن شما آمد راحت بگویید که تا ظهر یا مغرب راه میروید. اگر برای بردن شما مصمم باشد قدری مانده به اذان روی جاده دوباره ملاقاتش خواهید کرد.
63.
شستوسه: فرض بسی از عراقیها در مسیر آن است که شما تعارف میکنید و زیر بار پذیرفتن خدمت آنها نمیروید. یک دو عبارت است که دعوتهای تمامنشدنی آنها را خاتمه میدهد. یک: کل شی تمام. یعنی همه چیز کافی است و کسری ندارد. دو: بلا ای مجاملة. یعنی هیچ تعارف ندارم.
64.
شستوچهار: اگر از محور شلمچه پیاده به کربلاء میروید و وارد خاک عراق شدهیید تنها یک نقطهی سنینشین در مسیر شما است: بطحاء. محور خسروی اما چه در خاک ایران و چه عراق پر از مناطق سنینشین و حتا یارسان است: کرمانشان، کرند، اسلامآباد، خانقین، مقدادیه، بغداد، محمودیه، لطیفیه.
65.
شستوپنج: ما در کرند آبمان تمام شد و یک کشاورز یارسان نجاتمان داد. سنیهای فاو خود پیاده به کربلاء میآیند. در مقدادیه آن که در موکب مشتومالمان میداد سنی بود. در مسیر اربعین شیعهی صفوی نباشید و با اهل سنت محمدی و نمادهاشان در خلوت و جلوت محترم و مؤدب باشید.
66.
شستشش: روستای امام ویس روی جادهی عتبات در استان دیالی کانون سنیهای متعصب و منتسب به داعش است و هنوز در آن جا شهید میدهیم. اگر پیادهیید ترتیبی بدهید که یا شب پیش از امام ویس در خانقین بخوابید یا پس از آن در مقدادیه. با پرچمهای سرخ افراشته از امام ویس رد شوید.
67.
شستوهفت: بغداد شهری مخلوط از شیعه و سنی است و سنیهای متعصب و متشدد کم ندارد. اگر عراق را نمیشناسید بهتر است در پیادهروی وارد محلههای سنینشین شهر نشوید. چه گونه تشخیص بدهیم؟ با بیرقهای عزا که در محلههای شیعهنشین است و در آن محلهها نیست.
68.
شستوهشت: محلهی کاظمیه این سوی دجله و محلهی اعظمیه آن سو است؛ رو به روی هم. محلهی اعظمیه مهمترین محلهی سنینشین بغداد است که قبر امام اعظم آنها، ابوحنیفه، آن جا است. از حرم کاظمیه مستقیم به جنوب و به طرف مسجد براثا و محلهی الرشید بروید و با رفتن روی پل وارد اعظمیه نشوید.
69.
شستونه: شبیه عمدهی پیادههای جنوب که به نجف نمیروند پیادههای شرق هم به کاظمیه نمیروند و مستقیم از شمال بغداد و محلهی الشعب به الدور و الرشید میروند. ما که در مسیر پیادهروی کربلاء به حرم کاظمیه میرویم جایی از روی یک پل شناور رد میشویم و به آن سوی دجله میرویم: پل کرایب.
70.
هفتاد: رزمندههای حشد و نیروهای ارتش عراق طول جادهی منذریه به خانقین به مقدادیه را از صبح برابر تحرکات عناصر سرگردان داعش تأمین میکنند و عصر پیش از جمع شدن آنها از حاشیهی جاده، مرز خسروی|منذریه بسته میشود. این دلیل پایان کار مرز خسروی حوالی ساعت چهاروپنج عصر است.
71.
هفتادویک: خسروی این سالها خلوتترین مرز بوده است با زیرساختهایی چندهزارساله. اگر پیاده از آن رد نمیشوید و سوارهیید تنها به این توجه داشته باشید که در مسیر بازگشت سواره از عتبات بسیاری از کرایهبرهای عراقی یا مرز منذریه|خسروی را نمیشناسند یا کرایههای گزافی برای آن میگیرند.
72.
هفتادودو: برخورد با پیادههای ایرانی در مقدادیه چیزی در تراز برخورد با رزمندههای ایرانی در نبل و الزهراء است؛ درست به همآن دلائل. اما اگر سوارهیید از مرز منذریه تا خانقین تا مقدادیه هر جا توانستید پیاده شوید و در موکبها به شیعیان غریبماندهی آن جا دلگرمی بدهید.
73.
هفتادوسه: شبیه تجربهمان در اهواز تا بستان در ایران یا محمودیه تا لطیفیه در عراق چارهی چالشهای امنیتی مسیرهای پیادهی اربعین جمعیت ریختن در آنها است و به قول عراقیها تبلیط؛ پاکوب کردن. امسال اصل را بر این بگزارید که از مرز خسروی به کربلاء بروید و مسیر را تبلیط و پاکوب کنید.
74.
هفتادوچهار: جهت دیگر انتخاب مرز خسروی|منذریه برای ورود به خاک عراق در مناسک اربعین کمک به اقتصاد منطقهی زلزلهزده سرپلذهاب است که هنوز سر پا نیامده است و بسته شدن دو سالهی مرز به بهانهی همهگیری بیماری اقتصاد این شهر مرزی و قصر شیرین و خسروی را ضعیف و ضعیفتر کرده است.
75.
هفتادوپنج: دولت خودخواندهی اقلیم کردستان عراق از باز بودن مرز خسروی خوشحال نیست و به نفع مرز پرویزخان در آن کارشکنی میکند. اولین دلیل آن است که حضور زائر پیاده و سوارهی ایرانی در خانقین باعث سنگین شدن وزن شیعهها و فیلیها است و این ادعای مالکیت اقلیم بر خانقین را سبک میکند.
76.
هفتادوشش: از جادهی صدام، روی یال ارتفاع ۱۱۵۰ بازیدراز، و ورودی شهر قصر شیرین شما دیگر وارد اقلیم عراق شدهیید و طی یک هفتهی پیش رو پیادهروی تا کربلاء تهدید حیاتی برای شما گرمازده شدن است. در این بازهی کفی آب و آفتاب را جدی بگیرید.
77.
هفتادوهفت: اگر شل زدهیید و دینار نخریدهیید در خروجی شهر قصر شیرین به خسروی دستفروشها ایستادهاند و تبدیل میکنند، البته گاه گرانتر از قم. اگر بتوانید از مسافرانی که از عراق میآیند بخرید خوب ارزانتر برایتان میافتد. مراقب دینار درشت تقلبی هم باشید.
78.
هفتادوهشت: قصرشیرین و خسروی چند هزار سال است که معبر و مرز است. هماین است که خلاف مهران در موسم اربعین مبدل به یک شهر بحرانزده نمیشوند و همه چیز سر جای خودش است. از شلوغی مهران اگر سرسام گرفتهیید به خسروی فکر کنید.
79.
هفتادونه: توقفگاههای خودروهای شخصی و جمعی در قصرشیرین است و از آن جا با اتوبوس زائرها تا خسروی میروند و بر میگردند. در شهر قصرشیرین امکان چادر زدن در بوستانها وجود دارد و خسروی با این که روستا است اما یکچند هتل برای شبمانی دارد تا برسیم به موکبها.
80.
هشتاد: اگر تندرویید، چیزی در حدود روزی هزار عمود، پس از نماز ظهر از قصرشیرین به راه بیفتید و بعد از عبور از مرز غروب خود را به خانقین برسانید. اگر نه، شب را در مرز بمانید و صبح از مرز خسروی|منذریه عبور کنید و به طرف مقدادیه بروید.
81.
خسروی نقطهی چاووش ملی ما است. به آخرین تپههای خسروی که رسیدید بایستید و برای روح پرفتوح مجاهد نستوه حاج سید علی اکبر ابوترابی فاتحه بخوانید؛ که در دورهی انسداد صدام پیاده از طهران تا خسروی میآمد و از دور زیارت عرفه میخواند و چاووش میکرد؛ و ما پا جای پای او میگزاریم.
82.
هشتادودو: روی جادهی خلوت خانقین واکنش طبیعی رزمندههایی که در حاشیهی مسیر پاسداری میدهند و دیگر عابران عراقی و ساکنان حاضر دعوت شما به حسم کردن و سوار شدن و شروع کردن از جایی است که امنیت و جمعیت و خدمات باشد. راه حلش یک عبارت است تا دست از شما بردارند: إحنا في امان الحسین.
83.
هشتادوسه: از یادمانهای روی مسیر بخوانید و ببینید؛ امامزاده جعفر، پل دوآب، مزار نعمانبنمقرن در نهاوند، طاق بستان، تنگهی چهارزبر، تنگهی پاتاق، ارتفاعات قراویز، ارتفاعات بازی دراز برخی از یادمانهای مسیر پیادهروی از خانه به عتبه روی محور قم مقدسه به کربلای معلا است.
84.
هشتادوچهار: هر چه به غرب ایران میروید تعداد موکبهایی که در مسیر میبینید بیشتر میشوند، هر چند در نسبت با موکبهای عراق اندکند. در نبود موکب در که جا میتوان شبمانی کرد؟ مسجد، مسافرخانه، نمازخانه، راهدارخانه، پایگاه امداد جادهیی، خانهی میزبانهایی که شما را دعوت میکنند.
85.
هشتادوپنج: در پارهی ایران پیادهروی عتبات داشتن یک سرپیچ آفتابهی مسافرتی بسی کارآ است. طی چند هفته راهپیمایی در خاک ایران تعداد موکبهایی که در مسیر میبینیم انگشتشمار است و گاه با کمک هماین سرپیچ پلاستیکی که روی بطری آب بسته میشود میتوان طهارت گرفت.
86.
هشتادوشش: برخی مکانهای شبمانی در مسیر فاقد گرمایش است و سرما خوردن شما در مناطق کوهستانی محتمل است. یک پتوی جیبی نجات کمک میکند که راحت و سلامت بمانید. فقط در خانه تا کردن آن را تمرین کنید و اگر نه مانند یک خربزه حجیم خواهد شد و از جیب سینه، یک جیب بغل شما را پر خواهد کرد.
87.
هشتادوهفت: آنتن همراه در جادههای ایران بگیرونگیر دارد؛ برخی نقاط همراه اول آنتن و اینترنت دارد و برخی نقاط ایرانسل. پیش از حرکت هر دو سیمکارت را داشته باشید. سیمکارت عراقی را میتوان در ایران یا عراق خرید. قبل مرز انتخاب آنتن را دستی کنید تا مخابرات بارتان را سنگین نکند.
88.
هشتادوهشت: شارژر دوراه همراه داشته باشید تا هر جا به برق رسیدید گوشی و باطری را با هم شارژ کنید. داشتن یک سهراهی کوچک برق هم بد نیست تا در شلوغی عراق بتوان روی تختهی پرشدهی شارژ یکدو جای تازه باز کرد و معطل خالی شدن جا نشد.
89.
هشتادونه: شمارهی تلفن سیمکارت عراقیتان را جایی بنویسید تا هنگامی که از شما میخواهند حاضر باشد، هم به رقم و هم به حروف. عربها شمارهی تلفن را خلاف ایرانیها تکرقمی میگویند و نه دورقمی یا سهرقمی؛ مانند: صفرین، تسع، واحد، اثنین، سبع، اربع، ثمان، واحد، اثنین، اربع.
90.
نود: داشتن یک چاقوی کارتی بسی مفید است. نیز یک لبهابزار فلزی کارتی. اینها حجم زیادی ندارند اما در مواقع فراوانی کارآ و مفیدند. جدای از اینها داشتن سنجاق قفلی و نخ و سوزن نیز گاه به کار میآید؛ نیز داشتن یک دستبند نجات.
91.
نودویک: حتا اگر سیگاری نیستید همراه داشتن یک فندک در پیادهروی مفید است. اگر نمیخواهید فندک همراه داشته باشید هر زمان که محتاج آن شدید یکی بخرید؛ عراقیها به آن میگویند: گداحه.
92.
نودودو: روی مرز بار همراهتان را سبک کنید. با رسیدن به خاک عراق و موکبهای پیوسته در آن به بسی از تجهیزاتتان دیگر احتیاجی ندارید. میتوانید آنها را ببخشید یا رها کنید و اگر نمیشود به نشانی خانهتان پست کنید.
93.
نودوسه: روزهای پیادهروی در خاک ایران فرصت تقویت مکالمهی عربی است؛ با گوش دادن و خواندن و تکرار کردن با جمعی که روی جادهیید. در عراق هم هر صبح میتوانید دفترچهی واژههاتان را ببینید و چند از آنها را انتخاب کنید تا با استفادهی عامدانه از آنها در ذهن تثبیتشان کنید.
94.
نودوچهار: اگر با دستهیی روی جادهیید که عربیتان بد نیست میتوانید فارسی صحبت کردن را ممنوع کنید. این البته برای طول روز روی جاده است. شب همه آن قدر خستهیید که کسی توان فکر کردن برای یافتن واژه و حفظ این قاعده را ندارد.
95.
نودوپنج: اگر عربی میدانید روی جاده به زائرهای عراقی که میخواهند با شما گپ بزنند راه بدهید. این همصحبتی با یک نفر ممکن است روزها ادامه پیدا کند. با این همه مراقب باشید که دستهی سهنفرهتان پخش و پلا نشود و هر از گاه به هم دست بدهید.
96.
نودوشش: فلا رفث و لا فسوق و لا جدال؛ این قاعدهی پیادهروی اربعین هم است. میان خودتان در راه رفث نگویید و با زائرهای در مسیر جدال نکنید. پیادهروی اربعین چهارچوب وحدت در بیت شیعی و حتا با بیت سنی است. روی تعارف و تعایش متمرکز باشید و اگر زبان میدانید تبیین و تبلیغ کنید.
97.
نودوهفت: گعده در شبمانی برای عراقیها جدی است؛ به خصوص اگر میهمان عراقی و عرب نباشد اما عربی بداند. گاه حتا ممکن است شبانه شما را به یادمان یا مزاری در دور یا نزدیک هم ببرند یا با عشیرهشان برایتان یزله کنند.
98.
نودوهشت: اگر گوشتتان برای پشهها شیرین است شبها زیر پنکه بخوابید تا پیداتان نکنند. اگر نمیشود کرم سنگر همراه داشته باشید یا ژل آلوئهورا. گزینههای دیگری چون گازوئیل مالیدن هم است که اگر اهل مسواک زدن با خمیر صابون نیستید فراموششان کنید.
99.
نودونه: عراقیها لم دادن و پا دراز کردن پس از رسیدن به موکب و مضیف را بد نمیدانند، مشروط بر آن که کف پایتان به طرف کسی نباشد. در پیادهروی عمیق با سرقدم هزار عمود در روز، غروب نه زانو دارید و نه کمر و ایرادی ندارد اگر پهلو بگیرید و یله بدهید.
100.
سد: با یک موکب عراقی اگر همگام باشید شبهایی پس از اسکان و شام برنامهی عزا بر پا است. نفرات موکب از خانههای میزبانها بیرون میآیند و به هم میپیوندند و در مسجد یا تکیهیی اقامهی عزا میکنند. و تنها هیأتهای منطقهی جنگی با این هیأتهای عجیب عزای در راه قابل مقایسهاند.
101.
سدویک: میگویند: هر وقت در سامانهی عامل ویندوز در ماندید راستکلیک کنید. میگوییم: هر زمان در مکالمه بر عربها در ماندید از این پرسش استفاده کنید: شو یعنی؟ این باعث میشود تا طرف یک بار دیگر از ابتداء توضیح بدهد و شما فرصت کنید منظور او را بفهمید.
102.
سدودو: عربی عراقی یک لهجهی یکتکه نیست و دست کم سه لهجه است. لهجهی بصره به لهجههای خلیجی و کویتی میماند که شاخصش تلفظ ج به صورت همزه است و آن چا که معنای اذن میدهد و در لهجهی بغدادی لعد میشود و لهجهی موصلی که آن قدر آمیخته به ترکی است که خود عراقیها هم گاه نمیفهمندش.
103.
سدوسه: مهمترین پرسش در عربی این است: ای شيء؟ چه/چی پارسی. این در لهجههای جنوب عراق میشود: ایش؟ بالاتر که میآییم میشود: شنو؟ در همآن حال و به غرب که میرویم میشود: شو؟ اگر چه گاه این طور هم شنیده میشود: شنهو. هنگامی هم که با کلمات دیگر ادغام میشود تنها یک ش است: شترید؟
104.
سدوچهار: عراقیها کها را چ تلفظ میکنند اما نه همهی آنها را. آنها قها را گ تلفظ میکنند، اما نه همهی آنها. شما بهتر است همهی ک و ق و جها را فصیح بگویید و اگر نه اگر همهی قها را گ تلفظ کنید طرف ممکن است فکر کند که شما یمنیتبارید یا پیش یمنیها لهجه آموختهیید.
105.
سدوپنج: عمدهی لهجههای عربی حوصلهی تلفظ نبر همزه را ندارند. این یعنی در بسیاری همزه به آ و ی مبدل میشود. أنا، جاء، زائر، شیء که میشوند: آني، جاي، زایر، شي.
106.
سدوشش: زباندانی پیشنیاز پیادهروی عمیق است. اگر تنهایید و زبان نمیدانید به مسیرهای مختصر پیادهروی اربعین چون کاظمیه تا کربلاء یا نجف تا کربلاء بسنده کنید و اگر چند نفرید میتوانید به جاده بزنید اما دست کم یکی از شما باید زبان بداند و اگر نه کار سخت میشود.
107.
سدوهفت: اگر با لباس کوه پیادهروی میکنید که هیچ، اما اگر در مسیر لباس عربی میپوشید دقت کنید. دشداشهی عراقی جدای رنگش تا روی پا میآید و اگر دشداشهتان را از مکه یا مدینه یا دبی خریده باشید ممکن است قدری کوتاهتر باشد و این طور ناخودآگاه سنی و سلفی شناخته میشوید.
108.
سدوهشت: عراقیها آخوند فخیم را میپسندند تا آخوند خاکی را. هماین است که بسی حرکتها خیابانی آخوندهای ایرانی برایشان پذیرفته نیست و گاه حق دارند. در هر حال اگر میتوانید محتشم پیادهروی کنید با زی آخوندی به راه بزنید و اگر نه عمامه و عبا را بکنید و به دستار و دشداشه قناعت کنید.
109.
سدونه؛ عراقیها به کسی سید میگویند که یا قرشی باشد و یا در آقای جامعه باشد و نه هر آقای خانه. این که ایرانیها به هر مذکری سیدی میگویند خارج از معیار است. هنگامی که یک جوان کرایهبر را سیدی خطاب میکنید او نخست میخندند و بعد ممکن است از موضع سیادت وطنی گوشتان را از بیخ ببرد.
110.
سدوده: الگوی کنش عرب عشائری کرامت است. با او چه گونه باید واکنش کرد؟ با مناعت. عراقیها در مسیر پیادهروی اربعین تلاش میکنند کریم و سفرهدار باشند و ایرانیهای که وارد این مسیر میشوند باید تلاش کنند منیع و پروادار باشند. مناعت طبع البته تعارف تکهپاره کردن نیست.
111.
سدویازده: آفت کرامت تبذیر است و عراقیها خود معترفند که گاه گرفتار آنند. فرهنگ را به تدریج باید اصلاح کرد اما نمیتوان آن را ندید گرفت. فرهنگ ایرانی تمام نکردن ظرف غذا را برای میهمان بد میداند و فرهنگ عراقی تمام شدن ظرف غذای میهمان را برای میزبان بد میداند.
112.
سدودوازده: عراقیها چندان اهل نه گفتن نیستند. این است که برخی آریهای آنها آری است و برخی آریهاشان معنای نه میدهد. آری آنها در بسیاری نه تنها آری خود آنها که آری عائله و عشیرهشان نیز است. در هر حال انتظار فردیت ایرانی را از عراقیها نداشته باشید.
113.
سدوسیزده: اذان ظهر را که میگویند، جای صبحکم الله بالخیر میگویند: مساکم الله بالخیر، تا آخر شب. در پاسخ به مساکم الله اگر کسی گفت: صبحکم الله بالخیر معناش آن است که هنوز ناهار نخورده است. اقتضای کرامت و مناعت عربی در پرده گفتن درخواستها است.
114.
سدوچهارده: در پیادهروی عمیق عتبات بدون موکب یا بیرون از موسم وقت اذان ظهر یا مغرب اگر به مسجد رسیدید و نماز خواندید نخستین پرسش نمازگزارها از شمای غریبه آن است که آیا زائرید؟ اگر آری، شما را به خانه میبرند و تلاش شما برای نرفتن و ذخیرهی وقت و ادامهی راه بیفائده است.
115.
سدوپانزده: پس از پایان شام دعای سفره را شما بخوانید و صبح هنگام خروج برای برکت و عافیت صاحببیت و ساکنان آن دعا کنید. اگر هدیههای متبرک کوچک برای کودکان داشته باشید خوب است. همآن شب در میانهی گعده شمارهی تلفن بگیرید و بدهید و رائجترین زیرساخت برای عراقیها واتساب است.
116.
سدوشانزده: در گعدهی شبانه و در مسیر روزانه وارد سیاست ملی عراق نشوید مگر آن که مطمئن باشید همهی جمع مخاطب همسو است. نیازی به پنهانکاری نیست؛ عراقیها مانند ایرانیها خطوط سیاسی آن سوی مرزشان را میدانند اما در مقام میزبان-میهمان در موسم اربعین با رواداری از آن رد میشوند.
117.
سدوهفده: پس از شام نخستین پرسش گعده این است: شاي ايراني لو عراقي؟ این شروع یکچند ساعت شبنشینی است که هر چه زباندانی شما و موقعیتشناسیتان بیشتر باشد مفیدتر پیش میرود. گعده ممکن است در میانه به خیابان و به گرداندن شما در شهر و در زیارتگاههای دور و نزدیک وصل شود.
118.
کل شي تمام؛ این پاسخ تعارفهای عراقی است که گاه دست کمی از ایرانیها ندارد. اگر میخواهید از زحمتهای آنها عذرخواهی کنید این تکیهی کلام بد نیست: صار زحمة. سلام که همآن سلام است و خداحافظی را با این عبارت انجام دهید: الله ویاکم.
119.
صدونوزده: عراقیها به کوله میگویند: شنطه. قدری که با شما خودمانی بشوند پرسششان آن است که در این کولههای گاه بسیار بزرگ چه میریزید؟ همه چیز که در مسیر است. کولهی کوه در اربعین مدتهایی است نشانهی پسر و دخترهای نوجوان عراقی شده است که میخواهند سنتی نباشند اما مکتبی باشند.
120.
سدوبیست: بیرون از موسم و بدون موکب اگر به عتبات پیادهروی عمیق میکنید بدیهی است که در مسیر از مغازهها آب معدنی بخرید. به نحو طبیعی در بسیاری وقتها قیمت آب را از شما نمیگیرند تا موکب باشند. اما اگر سیگار بخرید رقمش را باید بدهید.
121.
سدوبیستویک: اقتضای ادب میزبان آن است که عراقیها به طور مرتب در مسیر و در مضیف به شما سیگار تعارف خواهند کرد؛ اما بسی خوشحال خواهند شد اگر شما اهل سیگار نباشید.
122.
سدوبیستدو: در گعده با میزبان اگر خواستید به بحث شیرین قیمت پراید در عراق بروید دانسته باشید که به آن سایبه میگویند؛ معرب سایپا. عربها در لهجه گ و چ و ژ تلفظ میکنند اما هیچ عربی پ تلفظ نمیکند. سایبه در عربی معنای دیگری هم دارد: زن آواره؛ عراقیها متلکاندازهای قهاری استند.
123.
سدوبیستوسه: عراقیها در نماز جماعت خواندن سختگیرند. برخیشان انگار ایدهشان آن است که تنها به مجتهد میتوان اقتداء کرد و برخی ایدهی دیگری دارند: جماعة بس لجمعة. کاری ما شما میتوانید آن است دعوتتان را عملی کنید و هر جا رسیدید به هم اقتداء کنید و عبور کنید.
124.
سدوبیستوسه: رفتن به مسجد ایدهی خوبی بعد از رسیدن به مضیف و مبیت است، مشروط بر این که بتوانید روی پاتان بایستید. نکتهی دیگر هم آن است که میزبانها نماز خواندن زائر در خانهشان را منشأ برکت میدانند و گاه با رفتن شما به مسجد کنار نمیآیند مگر آن که خودشان با شما به مسجد بیایند.
125.
سدوبیستپنج: همآن طور که هفتهها نماز شکسته خواندن در مسیر پیادهروی عمیق عتبات دلتان را چرک نمیکند، دلتان را با نشسته خواندن هر از گاه نمازهای مغرب و عشاء در مبیت صاف کنید. گاه درد مچ تا زانو تا کمر آن قدر جانکاه است که چارهیی جز سناتوری خواندن نماز فریضه نمیماند.
126.
سدوبیستوشش: هستهی جمعیت در پیادهروی عمیق چهارپنج روز طول میکشد تا از هر روستا یا شهر رد شود. پس آن گاه موکبها جمع میکنند و گاه جلو میکشند. پیادهروی بدون موکب حرکت با سرقدم بلند و دورادور پشت سر هستهی جمعیت جنوب یا شرق است در حالی که موکبها رفتهاند و روی جاده تنهایید.
127.
سدوبیستوهفت: ما ایرانیها خلع سلاح شدهییم، عراقیها اما هنوز سلاح شخصی خود را حفظ کردهاند؛ حمل سلاح در مناطق ناامن برای شیعیان به کشف سلاح هم میرسد. این طور اگر روی جادهی خانقین-بغداد به زائری با لباس شخصی و سلاح کمری و کالسکهی بچه به دست با خانواده برخورید جا نخورید.
128.
سدوبیستوهشت: تجربهی دشداشه پوشیدن اگر داشته باشید میدانید که پیش از بر زمین نشستن محتویات درشتش را خالی میکنند که زیر ران نرود؛ در عراق: دستهی کلید، گوشی همراه، قوطی سیگار و گاه سلاح کمری. خیره نشوید و با آن همآن قدر عادی باشید که با آن سه دیگر.
129.
سدوبیستونه: در عراق در هر خانه دست کم یک سلاح پیدا میشود. میزبان اگر بخواهد برای شما سنگ تمام بگزارد ممکن است زاغهی سلاحش در خانه را به شما نشان بدهد که تا کلاش و نارنجک و آرپیجی هم میرود. اگر وارد نیستید، از بند یا غلاف دستدوز سلاح میزبان تعریف کنید.
130.
سدوسی: اگر در ایران تیرانداز و تکتیرانداز ماهر نیستید دعوت میزبان عراقیتان برای نشانهروی تفریحی یا مسابقهی دوستانهی تیراندازی را مؤدبانه رد کنید؛ و هماین است اسبسواری و هماین است بلمرانی.
131.
سدوسیویک: پیادهروی عمیق اربعین در عراق، اردوی راهیان نور در ایران نیست؛ لباس نظامی نپوشید. تفاوتی هم نمیکند لباس استتار باشد یا لباس پنجویازده، که این دومی در عراق معنای خودش را دارد. پوتین هم نپوشید؛ روی سفت و صاف آسفالت بعد دوسه روز مچ و زانوتان را از دست خواهید داد.
132.
سدوسیودو: دشداشه و شلوار راحتترین لباس برای پیادهروی عمیق اربعین در سرما و گرما است. با این همه اگر در ایران آخوند یا دشداشهپوش نیستید شلوار کوه و پیراهن آستینبلند بهترین گزینه است. یک گزینهی خوب دیگر که در بازهی ایران پیادهروی هنوز حاشیه دارد، شلوار زنداندوز است.
133.
سدوسیوسه: چند روز پیش از سفر ناخنتان را از ته بگیرید و در طول پیادهروی عمیق کوتاه نگهشان دارید، به خصوص ناخنهای پاتان را. هر جا انگشت پاتان در مظان کوفته شدن یا تاول زدن بود محکم با چسب کاغذی طبی ببندیدش. اگر کفش کامل میپوشد پشت پاتان را هم چسب بزنید تا تاول نزند.
134.
سدوسیوچهار: با کفش کهنه به پیادهروی عمیق عتبات بروید. اگر کفشتان نو یا نامناسب باشد یا ناخنتان بلند باشد جدای درد فراوان محصول کوبش، ممکن است ناخنتان بیفتد. تا رسیدن به پزشک با چسب طبی آن را ببندید تا چرک نکند.
135.
سدوسیوپنج: کفش بندی روی پا را به درد میاندازد و کفش با رویهی کشی بهتر است. مشکل کفش کشی آن است که ممکن است سایش دهانهی آن باعث تاول پشت پای شما بشود، به خصوص اگر نو باشد. دمپایی نسخهی موفق عراقیها است که بیشتر به کار کفی جنوب عراق میآید و نه پستیبلندیهای ایران.
136.
–
137.
سدوسیوهفت: اگر آخوند یا عرب نیستید و در پیادهروی اربعین دشداشه پوشیدن را امتحان میکنید مراقب باشید که هنگام پریدن از جوب پای شما بیشینه تا عرض دشداشه باز میشود و اگر تخمینشان خطا باشد در جوب آب یا پسآب سقوط خواهید کرد و احتمال آسیب پا و باز ماندن از پیادهروی در کار است.
138.
سدوسیوهشت: سر در پیش دارید. اگر میخواهید موکبدارها سرعت شما را نگیرند با آنها چشم در چشم نشوید. اگر وسط جاده دست باز کرده بودند در آغوششان بگیرید یا سر شانهشان را ببوسید و سر بخورید و رد بشود. از کودکان هر چه میتوانید قبول کنید و دست بر سرشان بکشید.
139.
سدوسیونه: در مسیرهایی که پر از ایرانی است، مانند جادهی کویر نجف-کربلاء با عباراتی عربی از موکبدارها و خدمتگزارها تشکر کنید. در مسیرهایی که تهی از ایرانیها است، مانند مسیر بصره یا عماره یا خانقین، عبارتهایی فارسی هم به کار ببرید، به خصوص با بچهها، و دلشان را گرم کنید.
140.
سدوچهل: در پیادهروی اربعین همهی اسمها در حسین گم است؛ هماین است که شما به راحتی زایر خطاب میشوید و اگر بدانند: ایراني. تازه در خانهی میزبان اسمتان پرسیده میشود. در مسیر اگر کسی شما را حجی یا عمي یا خویه یا بویه خطاب کرد یعنی بیرون از شریانهای اربعین با شما صحبت میکند.
141.
سدوچهلویک: اگر چند نفرید پرچم سرختان را دست به دست کنید تا دیگران هم عصا بزنند و نفس بگیرند. اگر تنهایید و عصا میزنید جای پرچم و چوبپرچم، یک پیشانیبند سرخ را به بازو یا مچتان که مماس با جاده است ببندید.
142.
سدوچهلودو: اگر سواره به مرز ایران و عتبات عراق میروید، روی جاده موکب زائرهای پیادهی در راه باشید: روی خودرو پرچم بزنید، شعار بنویسید، صوت نوحه و لطمیه بگزارید، دست تکان بدهید و بوق بزنید؛ اگر فرصت داشتید توقف کنید و احوالشان را بپرسید و اگر آب خنک دارید تعارف کنید.
143.
سدوچهلوسه: اگر هر روز با خانه صحبت میکنید، هر روز در یک ساعت متفاوت صحبت کنید. آنها اگر عادت کنند که هر روز در یک ساعت معین با شما صحبت کنند و شما اگر یک روز، به هر دلیل، نتوانید نگران میشوند.
144.
سدوچهلوچهار: با کسی در خانه مسیر و منزلهای پیادهروی عمیقتان به عتبات را به اشتراک بگزارید؛ از نرمافزارهای پیمایش اگر استفاده میکنید و باطریتان ته نمیکشد که چه خوب، و اگر نه ظهر و شب موقعیتتان را روی پیامرسان به اشتراک بگزارید و اگر نه نام نقاط مسیر را پیامک کنید.
145.
سدوچهلوپنج: جدای باطری درشت بیرونی یک باطری یدک گوشیتان را بخرید و در خانه شارژ کنید و در بیاورید و چسب کاغذی بزنید و در کیف کارت یا کولهی حملهتان بنهید و هیچ وقت از آن استفاده نکنید، تا روز واقعه.
146.
سدوچهلوشش: اگر از خرمشهر یا فاو یا بصره نمیکشید، شده یک بار از بغداد و کاظمیه پیاده به اربعین کربلاء بروید. این فرصت تجربهی اربعین خیابان و شهری جدای تجربهی معمول اربعین بیآبانی و عشائری در جادهی نجف-کربلاء است.
147.
سدوچهلوهفت: فاصلهی عتبه کاظمین در بغداد تا عتبهی سیدالشهداء در کربلاء ۱۰۳ کیلومتر است. تندرو اگر باشید این مسیر را دو روزه و میانهرو اگر باشید سه روزه و کندرو اگر باشید پنج روزه آن را طی میکنید.
148.
سدوچهلوهشت: از ایران و خانقین اگر وارد عراق میشوید برای رفتن به حرم کاظمین در ابتدای بغداد باید از لکهی جمعیت پیاده جدا شوید و از روی دجله رد شوید. شبیه مسیر جنوب که عمدهی زائرها به نجف نمیروند در این مسیر هم عمدهی زائرها به کاظمیه نمیروند و مستقیم به کربلاء میروند.
149.
سدوچهلونه: از بغداد تا کربلاء حال و هوای مسیر پیادهروی کمابیش شبیه مسیر نجف تا کربلاء است: پیادهروی شبانهروزی است، ازدحام مسیر چشمگیر است، موکبها متصل به هم و بیفاصله بر پا شدهاند و زائر ایرانی روی مسیر است، البته نه به چگالی مسیر جادهی کویر نجف.
150.
سدوپنجاه: مسیر پیادهروی کاظمیه-بغداد از دل مناطق اهل سنت این استان رد میشود و این تجربهی مغتنمی برای حضور در شریانهای سرخ بیاده به طرف رطبه و طربیل عراق و مرز اردن به طرف فلسطین اشغالی است. کربلاء آخرین شهر شیعی است و از آن جا هر چه به غرب تا دریا برویم سنینشین است.
151.
سدوپنجاهویک: در مسیر بغداد به کربلاء فرض را بر آن بگزارید که آن که در مسیر در کنار شما و آن که در موکب برابر شما است، سنی است. اصل اول وحدت با اهل سنت است. تنها اگر به اندازهی یک داعی حرفهیی زبان و بیان میدانید وارد مرحلهی دعوت از اهل سنت در مسیر پیادهروی اربعین شوید.
152.
سدوپنجاهودو: بسیاری از عراقیها کمابیش شیعهی صفوی استند؛ این یعنی دیگر خود را سنیها میدانند. آنها در بسیاری به راحتی هر سنی را وهابی خطاب میکنند. اگر میخواهید موفقیت ما در بسط گفتمان وحدت در دهههای اخیر در ایران را ببینید به رفتار شیعه و سنی در عراق با هم دقیق شوید.
153.
سدوپنجاهوسه: همراه داشتن مهر و بهتر تربت در مسیر پیادهروی عمیق در ایران تا عراق مفید است، به خصوص زمانی که در منطقهی شیعهنشین در ایران و در عراق پیاده میروید. قدری در بارهی فلسفهی سجده بر خاک و بر تربت بخوانید و خیلی راحت برای میزبان سنیتان توضیح بدهید و تبیین کنید.
154.
سدوپنجاهوچهار: منطقهی منصور با آن مال معروفش جایی شبیه خیابان صفائیهی یا میدان تجریش طهران است، که مسیر پیادهروی اربعین بغداد از آن میگذرد. در آن حوالی اگر با خانمهای ناملتزم و مکشوفه برخورد کردید سر بگردانید و رد شوید و اگر مبلغ حرفهیی و زباندان استید ارشادشان کنید.
155.
سدوپنجاهپنج: در مسیر پیادهروی اربعین از بغداد اگر هنگام اذان به مسجد اهل سنت رسیدید داخل بروید و اقتداء کنید. اهل سنت البته نماز مغرب را هنگام غروب میخوانند و باقی نمازها را جمع نمیخوانند؛ فاصلهی اذان تا اقامهشان هم صبحها زیاد است و بعد اقامه بیفاصله جماعت میبندند.
156.
سدوپنجاهوشش: عموم اهل سنت، امامان شیعه را امامزادههای واجبالتعظیم میدانند. درست مانند ما که احمدبنموسی را مانند علیبنموسی امام نمیدانیم اما امامزاده میدانیم، آنها هر دو را امامزاده میدانند. اهل سنت اگر صوفی باشند از این هم رد میشوند و کمابیش دوازدهامامی استند.
157.
سدوپنجاهوهفت: در خروجی شهر بغداد به طرف کربلاء مسجد جامع امطبول قرار دارد؛ شاید فخیمترین مسجد اهل سنت بغداد و حتا عراق. با این همه اگر بدانید که این مسجد مدتی پس از سقوط صدام جامع ابنتیمیه هم نامیده میشد رفتن به آن در موسم اربعین را قلم خواهید گرفت.
158.
سدوپنجاهوهشت: عجیبترین آوردهی پیادهروی عمیق برای افراد حلقههای میانی امت از مبدأ کاظمیه به کربلاء، به خصوص در آن مناطق بغداد که در تصرف سمنهای سکولار عراقی است هماین است که میاندیشیم از چه از آن انبوه موکبهای فرهنگی ایرانی انباشته کنار هم در جادهی نجف این جا اثری نیست؟
159.
سدوپنجاهونه: کرامت عربی میزبان عراقی را حفظ کنید. اگر میخواهید به آنها در وداع هدیه بدهید، هدیهیی فخیم یا متبرک در آستین داشته باشید. اگر وزن یا هزینه به شما اجازهی این کار را نمیدهد نه به آنها که به کودکانشان هدیههای سبک اما بدیع بدهید، و این همآن اثر را خواهد داشت.
160.
سدوشست: از اشیای شخصی میزبان عراقیتان تعریف نکنید یا خیلی تعریف نکنید. اقتضای کرامت عربی او آن است که آن را به شما پیشکش خواهد داد اگر چه سختش باشد.
161.
سدوشستویک: ارکان پیادهروی اربعین هماینها است: کرامت میزبان، مناعت میهمان، اخوت آنها با هم. مناعت کار را حفظ کنید و محتشم باشید. هول نزنید، هول نباشید، هل ندهید و اگر میتوانید حتا صف نایستید و به آن چه بیصف است بسنده کنید. بر سر سفرهی سیدالشهداء توقعتان را صفر کنید.
162.
سدوشستودو: رسانههای جمعی ما عجمند و کمابیش درکی از ظرافتهای عربی ندارند. هماین است که در تمام این سالها بر طبل کرامت میزبان عراقی کوفتهاند بی آن که مناعت میهان ایرانی را آموخته باشند. میزبان عراقی پیش از آن که خدمتگزار ما باشد، خادمالحسین است.
163.
سدوشستوسه: از خانه و ایران اگر پیاده به عتبات میروید و اگر زود و زیاد تشنه میشوید میتوانید جای بطری آب معدنی از مشککولهی نظامی یا کوهنوردی استفاده کنید و حتا با آن طهارت هم بگیرید. آن چه میماند آن است که لب مرز به جهت وزن اضافه و تفتیشهای داخل عراق به خانه پستش کنید.
164.
سدوشستوچهار: اگر با خودرو به طرف مرز و داخل عراق میروید میتوانید از یک سمپاش کوچک پنجلیتری یک شیر و شیلنگ سیار طهارت بسازید. تنها باید نو باشد و دستهی تفنگی آن را باز کنید و آب بریزید و تلمبه بزنی و مانند شیلنگ بافشار طهارت از آن استفاده کنید.
165.
سدوشستوپنج: در پیادهروی عمیق از خانه به عتبه اگر کوله برنمیدارید طبیعی است که جیبهاتان کفاف آفتابهی سفری را ندهد. چاره، استفاده از درهای پستونکی آبمعدنی شرکت دماوند و بستن آن روی بطری آب همراه است. اگر نیافتید از در پیچی و پستونکی ژلهای آتشزنه هم میتوانید استفاده کنید.
166.
سدوشستوشش: مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء شمال به جنوب شهر بغداد را طی میکند و از قلب این پایتخت میگذرد. پیادهروی و موکبداری روی این مسیر، نقطهی عطف خروج ما از خوانش بیآبانی و عشائری پیادهروی اربعین به خوانش خیابانی و شهری آن است.
167.
سدوشستوهفت: حدیث امام هفتم به ما میگوید: پیادهروی به عتبات را از خانه باید شروع کرد و این شاید مبنای شروع پیادهروی اربعین از خانهی پدری ما از نجف است، و هماین است کاظمیه؛ جدای آن که مطلق مسجد خانهی مؤمن دانسته شده است.
168.
سدوشستوهشت: نخستین یادمان مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء پس از خروج از حرم مسجد براثا است. مسجد براثا شاید تاریخیترین مسجد بغداد است و قدمگاه امیرالمؤمنین است و چاهی که ایشان زده است هنوز آب دارد. مسجد براثا زیرساخت کاملی برای شبمانی دارد.
169.
سدوشستونه: مسیر متعارف پیادهروی بغداد از مسجد براثا به غرب و محلهی المنصور میرود. اما اگر میخواهید بغداد تاریخی و مزار نواب امام زمان را زیارت کنید به شرق بروید و با رفتن به خیابان حیفا با عبور از پل شهداء به میدان الرصافه بروید و از آن جا تا کراده و خروجی جنوبی شهر بروید.
170.
سدوهفتاد: اگر برای رفتن به بغداد تاریخی به ساحل شرقی دجله میروید از مسیر موکبها خارج میشوید و برای هماین بهتر است تنها نباشید و نیز عربی بدانید. نیز شما در حاشیهی منطقهی سبز بغدادید و ورود و عبور از آن محدودیت دارد و باید دورش بزنید و به جنوب و به محلهی الرشید برسید.
171.
سدوهفتادویک: اگر از مشهد و طهران و اردبیل پیاده به بغداد رسیدهیید بعید است رمق این کار را داشته باشید، اما اگر پیادهرویتان را از کاظمیه شروع کردهیید و تازهنفسید دیدن منطقهی فرهنگی المتنبی در ساحل شرق دجله، که برای زیارت نواب اربعه به آن سوی آن رفتهیید، خالی از لطف نیست.
172.
سدوهفتادودو: منطقهی جنوب بغداد سنینشین است و به هماین جهت تمام بار اسکان زائرها کمابیش بر دوش موکبهای حاشیهی مسیر است و نه خانههای مسیر. این یعنی اگر بتوانید شب را در بغداد بخوابید و شب بعد به اسکندریه و بعدتر از آن برسید برای شبمانی خانوادهها در خانهها بهتر است.
173.
سدوهفتادوسه: بدخیمترین منطقه در مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء لطیفیه است که پشت به پشت جرفالصخر معروف است. پانزده کیلومتر مانده به اسکندریه وارد یک دالان امنیتی بتونی میشوید که یک تکه موکب کبابی است. اگر سابقهی درهزدهگی دارید ترتیبی بدهید که شب از این دالان رد بشوید.
174.
سدوهفتادوچهار: مسیر کاظمیه به کربلاء سرسبزتر و پرموکبتر از مسیر نجف به کربلاء است. چالش این مسیر در روز ازدحام متراکم آن است و در شب پشههای تمامنشدنی آن که برای آنها فکری باید کرد.
175.
سدوهفتادوپنج: این سالها هر چه میگذرد حضور ایرانیها در مسیر کاظمیه به نجف پررنگتر میشود؛ و حتا خانوادههایی با کالسکهی بچه در آن دیده میشوند. این یعنی اگر عربی هم نمیدانید نگران نباشید و تنها نیستید.
176.
سدوهفتادوشش: مزار طفلان مسلم در مسیب روی مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء نیست و نیم ساعت پیاده از آن فاصله دارد. هماین است که سر آن میدانگاه میتوانید سوار شوید و بروید و زیارت کنید و برگردید و پیاده به مسیرتان ادامه دهید و یا این که شبمانیتان را به آن جا ببرید.
177.
سدوهفتادوهفت: زانوهای متلاشیتان توان بالا رفتن از پل بتونی مزدحم رود فرات در مسیب را اگر ندارد در حاشیهی آن به دنبال یک پل شناور نظامی موقت بگردید که برای سرریز زائرها زده شده است. بهترین نقطه برای عکس گرفتن با رود فرات در مسیر شمال هماین جا است.
178.
سدوهفتادوهشت: شب اگر در مسیب شبمانی میکنید میتوانید غسلتان با آب فرات را همآن جا انجام بدهید و منتظر رسیدن به کربلای متراکم نمانید.
179.
سدوهفتادونه: مرقد عون بن عبدالله بن جعفر طیار آخرین مزار در مسیر پیش از رسیدن به کربلاء است. حرم جناب عون هنوز در دست ساخت است و آن روزها سیطرهی سختگیری داشت و برای هماین میتوان سلامی داد و خود را به دروازهی کربلاء رساند.
180.
سدوهشتاد: در کربلاء اگر جا ندارید شب را در مدینهی زائر بخوابید؛ در شلوغترین اوقات جا دارد و زیرساختهای شبمانیش مرتب است. سحر به جادهی خلوت بزنید و نماز صبح را در حرم بخوانید. صبح زیارت بخوانید و از حرم به طرف نجف یا مرز بیرون بزنید.
181.
سدوهشتادویک: فضیلت پیادهروی نجف تا کربلاء را اگر میخواهید از دست ندهید پیاده از کربلاء تا نجف بروید. این البته بیشتر برای آنهایی است که از حرم امام رضا به حرم خانم فاطمهی معصومه و از آن جا به حرم کاظمیه و کربلاء میروند و با پیاده رفتن به نجف پی تکمیل این مسیرند.
…
[این نوشته ها پس از نشر در صفحه استاد ، در این صفحه هم بروز رسانی میشود…]
آنچه در ادامه می خوانید به قلم شیخ محمد مهدی فاطمی صدر درباره چگونگی پیاده روی اربعین است … که در توییتر خود twitter.com/fatemisadr_ir منتشر کردند
پیاده از خانه اگر به اربعین کربلاء میرویم چه با خود ببریم؟
1.
پیاده از خانه اگر به اربعین کربلاء میرویم چه با خود ببریم؟ کولهی حمله، شلوار و عصای کوه، کلاه گرد، جوراب سهربع، زانوبند کشی، گوشی و باطری، پتوی نجات، چسب کاغذی، قرص جوشان، کیسهی زیپکیپ، بطری آب کتابی، چوبپرچم تلسکوپی، پیشانیبند، چفیهی نخی، صلواتشمار، قلم، نخ و سوزن…
2.
چوب مسواک
3.
روغن سیاهدانه
4.
کفش پیادهروی
5.
آویشن کوهی
6.
جوراب حولهیی
7.
لیموترش؛ از هفتهی دوم پیادهروی عمیق از خانه به عتبه دیگر چیزی نمیتوانید بخورید، حتا آب در اوج عطش؛ از گلوتان پایین نمیرود. همه چیز مزهی زهرمار میگیرد. تنها چیزی که میماند چاینبات است و آب که با لیمو مزهدار شده است…
ویدیوی گفت و گوی حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر با آقای حسین نخلی درباره پیاده روی اربعین ؛ زیارت امام حسین علیه السلام و ماه محرم و صفر
تماشای این ویدیو ضروری است از آنجا که نکات مطرح شده بسیار کارگشا و راهگشا برای شروع پیاده روی اربعین و زیارت امام حسین علیه السلام است
برای دریافت ویدیو از لینک های روبرو استفاده کنید : ویدیو در آپارات | لینک ویدیو در اینستاگرام آقای حسین نخلی | تماشا ویدیو در تلگرام | لینک دریافت از مدیافایر
صوت : پیاده از خانه به سوی کربلا ؛ به روایت محمد مهدی فاطمی صدر.
هفتمین گردهمآیی سالانهی فعالان مردمی عرصهی اربعین. ۳ شهریور ۰۱. قم مقدسه، مسجد جمکران…
دریافت صوت : لینک تلگرام | لینک ایتا | لینک مستقیم | لینک مدیافایر
شنیدن چهارده دقیقه سخنان حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر درباره بحث پیاده از خانه، به شما برای درک بهتر موضوع کمک میکند…
نکات و پاسخ ها و آموزه ها درباره پیاده از خانه به سوی کربلا …
برخی از ۱-نکات و ۲-آموزه ها و ۳-کوتاه نوشته ها و ۴-پاسخ هایی که حضرت حجت الاسلام فاطمی صدر در پاسخ به مخاطبین نوشته اند را برایتان اینجا گردآوری کرده ایم … برخی از آن مطالب و پاسخ ها آنچه است که استاد در توییتر نوشته و برخی از متن ها از گروه {دست نامه پیاده روی عمیق} است که لینک آن در کانال تلگرامی ایشان منتشر شده است…. نکات و آموزش ها را باهم بخوانیم : {هر بخش مجزا با یک خط جدا کننده مشخص شده است}
استاد فاطمی صدر : به صراحت حدیث، پیادهروی عتبات زنها از در خانهشان شروع میشود؛ تا آن جا که بکشند. و هماین است، مردها…
پرسش: حدیث و منبعش رو میفرمایید؟
پاسخ :
إِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ يُرِيدُ زِيَارَةَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع إِنْ كَانَ مَاشِياً كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَ عَنْهُ سَيِّئَةٌ فَإِنْ كَانَ رَاكِباً كَتَبَ اَللَّهُ لَهُ بِكُلِّ حَافِرٍ حَسَنَةً وَ حَطَّ بِهَا عَنْهُ سَيِّئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِي اَلْحَائِرِ كَتَبَهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْمُفْلِحِينَ اَلْمُنْجِحِينَ حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِكَهُ كَتَبَهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْفَائِزِينَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ اَلاِنْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَكٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ ص يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ وَ يَقُولُ لَكَ اِسْتَأْنِفِ اَلْعَمَلَ فَقَدْ غَفَرَ اَللَّهُ لَكَ مَا مَضَى.
کامل الزیاراة
پرسش : نقطه چاووش به معنای ساده چیست ؟
پاسخ استاد فاطمی صدر :
نقطهی چاووش
خروجی روستا، شهر، استان، کشور به سمت عتبات عراق را پایانه یا نقطهی چاووش میتوان خواند. این نقطهی بدرقهی زائران پیاده و سوارهی عتبات و نقطهی نهایت پیادهروی گسسته یا قاصر به طرف عتبهی حسینی کربلاء است…
پرسش : منظور از نوشتن کلمه بیاده چیست ؟
پاسخ استاد محمد مهدی فاطمی صدر :
بیاده معرب پیاده است و عربهای نجف و کربلاء گاه برای اشاره به پیادهروی زیارت عتبات از آن استفاده میکنند. این یعنی پیاده بر معنای طریقی پیاده رفتن دلالت میکند و #بیاده بر پیادهروییی که پیاده رفتن در آن موضوعیت دارد…
پرسش : منظور از وارون درخت اربعین چیست؟
پاسخ استاد صدر :
واروندرخت اربعین
تلقی عمومی ایرانیها از مسیر پیادهروی عتبات یک تصور عریض خطی در جادهی کویری میان حرم نجف تا حرم کربلاء است. واقعیت مسیرهای پیادهروی اربعین در عراق و بیرون از آن اما شریانهای عمیق واروندرختی است که از در خانهی زائران شروع میشود…
به طور کلی تر منظور از «نقطه چاووش» یا «چاووشی خوانی» یا «چاووشی» چیست؟
استاد صدر در پاسخ به این سوال به یک صفحه ویکی پدیا لینک دادند… لینک اصلی ؛ {لینک کمکی ؛ ذخیره شده در سایت آرکایو برای رصد و فهم تغییرات کاهنده و تخریب کننده ویرایشگرهای صهیونیست مسلک ویکیپدیای فارسی }
{نکته : روز بعد استاد در پاسخ به فردی دیگر به صفحه ای در این لینک در سایت ویکی شیعه که اطلاعات کامل تری درباره آیین شیعی چاووشی خوانی ارائه میدهد اشاره کردند}
بخشی از متن موجود در صفحه دانشنامه درباره واژه چاووشی به شرح زیر است :
چاووشخوانی، رسم شعرخوانی به آواز با آدابی خاص در بدرقه و استقبال حجگزاران و زائران. چاووشان در ایام خاص موسم حج یا زیارت عتبات عراق و حرم امام رضا، میان شهرها و روستاهای ایران میچرخیدند و با آداب و رسومی خاص مردم را از سفر و حرکت کاروان باخبر و به حج یا زیارت ترغیب و تشویق میکردند. آنان افزون بر چاووشیخوانی، کارها و وظایف دیگری نیز بر عهده داشتند. مهمترین و معروفترین مضمون اشعار چاووشی دعوت مردم به سفر زیارتی است که معمولاً برای زیارت مزار امام حسین(ع) با این مصراع آغاز میشود: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسمالله» و به یک تا چهار مصراعِ صلوات ختم میشود.
پرسش : به تصریح حدیث پیاده برویم؟
پاسخ استاد : تصریح روایت امام صادق پیاده از خانه رفتن به عتبات است. هر سال، مانند عراقیها، اگر نشود یک بار در عمر، مانند ایرانیها، میشود که بشود تا مصداق روایت باشیم…
پرسش دوم : برای زنان چگونه است ؟
پاسخ استاد : به صراحت حدیث، پیادهروی عتبات زنها از در خانهشان شروع میشود؛ تا آن جا که بکشند. و هماین است، مردها…
راه کربلاء اگر بسته شود با مناسک اربعین چه کنیم؟ همآن کاری که سید علیاکبر ابوترابی با مناسک عرفه پشت مرزهای بستهی عراق کرد. پیاده از خانه، تا آن جا که میشود و میکشیم، به نقطهی چاووش شهر و استان و کشور برویم، قصر کنیم و زیارت کنیم و برگردیم. ما لا یدرک کله، لا یترک کله…
اربعین یک مناسک عراقی نیست. پارهی پایانی مناسک اربعین در عراق است…
سکولار درنده که است؟ آن حکومت که پرچمهای عاشوراء را در آذربایجان پایین میکشد. سکولار شرمنده که است؟ این ایرانیهایی که میگویند: حکومت نباید برای رشد ایمانی مردم هزینه کند اگر چه به یک بطری آب خوردن در جادههای اربعین عراق…
این ایرانیهایی که از هزینهی احتمالی حکومت اسلامی برای آب خوردن مسیر پیادهروی عتبات میپرسند و میآشوبند اما نسبت به هزینهی قطعی حکومت برای کفرپراکنی در دانشکدههای علوم انسانی آرام و همدل استند تشیع غریبی دارند…
پرسش : برخی امامان جمعه شهرهای مختلف با بحث پیاده روی جاماندگان مخالف هستند… این مسئله چگونه است؟
پاسخ استاد: حرف ایشان در چهارچوب اکنونی این مراسم درست است. اشکال به ایشان چهارچوب اربعین از مقصد است که ایشان در آن تحلیل میکنند…
چاره رفتن به پیادهروی قاصر تا نقطهی چاووش است و نه پیادهروی جاماندهها…
مناسک امی اربعین برای عرب-شیعههای عراق تا عرب-سنیهای حجاز یک تهدید گفتمانی است؛ ویرانی دروازههای شرقی. این یعنی در مسیر پیادهروی عتبات بسی باید مراقب باشیم که پامان در شکاف و گسل عجم|عرب نرود…
نقطهی چاووش آستانهی جدایش پیادهروی کامل عتبات از پیادهروی قاصر به سمت آن است؛ همآن جا که سدهها برای زائران پیادهی عتبات عالیات چاووش میخواندهاند و راهیشان میکردند. نقطهی چاووش جایی است که دیوار شهر و روستا تمام میشود و جادهی عتبات شروع میشود؛ دروازهی کربلاء…
پرسش یکی از کاربران : پیاده از خانه یا از نجف چه فرقی داره؟
پاسخ استاد : إنه من خرج من منزله یرید زیارة قبر الحسین إن کان ماشیاً.
پرسش یکی از کاربران : ما نوکر امام حسین(ع) و زائراشم هستیم. اما شما چرا به این مسئله پر و بال بیخودی و اضافی میدی و بزرگش میکنی؟
پاسخ استاد صدر : گویا شما باور ندارید که پیاده روی اربعین شریانهای جهانی ظهور را میسازد…
پرسش آن فرد در ادامه : کلامی یا دستنوشتهای از معصومین ع در این خصوص دارید، یا این هم الهام قلبی شماست؟
پاسخ استاد : ۱- روایت امام صادق را از نو بخوانید… إنه من خرج من منزله یرید زیارة قبر الحسین إن کان ماشیاً.
۲- این را اگر کنار پرچم یالثارات الحسین حضرت موعود بگزارید تکلیف شریانهای پیادهی عتبات روشن میشود. روایتش را اگر خوانده باشید ایشان در هنگام ظهور خود را با روضهی سیدالشهداء معرفی میکند…
۳- شما ممکن است تعظیم جهانی شعائر حسینی را زنجیر زدن یا تعزیه خواندن یا سریال ساختن بدانید ما اما تعظیم شعائر حسینی و جهانی کردن آن را به پیاده رفتن و زیارت کردن میدانیم و روایت معصوم مؤید هماین است…
پرسش فردی دیگر در ادامه : اگر همگان بخواهند به فرمایش جنابتان عمل کنند … ۹۹ درصد به مشایه نجف تا کربلا نمیرسند و این جمعیت به کربلا نمیرسد …
پاسخ استاد : این فرمایش امام صادق است. دو آن که هیمنهی پیادهروی عتبات در طول جاده است و نه در عرض آن. سه آن که تجربهی عراق میگوید پیاده از خانه که به راه بیفتند، آنها که نمیتوانند سواره از خانه میروند. در آن صوت سخنرانی جمکران کامل تفاوت پیادهروی کامل از قاصر از حاسم توضیح داده شده است…
توسع زمان زیارت اربعین توسط آیتالله سیستانی و توسع مکانی آن با کشیدن نقطهی شروع آن تا ساحل خلیج فارس توسط آیتالله حکیم نشان میدهد که فهم مرجعیت از هیمنهی اربعین ازدحام مسیر نجف تا کربلاء نیست. و بماند آن که اکثریت مطلق پیادههای عراقی از اساس وارد مسیر نجف تا کربلاء نمیشوند…
نسبت جمعیت عراقیهای حاضر در فاصلهی نجف تا کربلاء نسبت به آنهایی که از بصره یا بغداد و حله و کوت مستقیم به کربلاء میروند اقلیت محض است…
پرسش یکی از کاربران : آیا رفع حوائج و گرفتاریهای خلقالله اولی نیست؟
تزاحم واجبات و مستحبات و فیمابین مستحبات قطعا اولویتبردار است
پاسخ استاد :
فاصلهی مدینه تا مکه نزدیک به فاصلهی بصره تا نجف است. امام سجاد اما این فاصله در زیارت را پیاده آمدهاند و تزاحمی حس نکردهاند…
پرسش دیگر : البته این پیادهروی برای افرادی که شغل آزاد دارند، و یا افراد بیکار و فاقد شغل مناسب است.
پاسخ استاد :
پیاده از خانه، نسخهی مطلق زیارت نیست. نسخهی عمر است که شده یک بار در حیات این راه را برویم. برخی البته بیشتر رفتهاند مانند ملاصدرا که هفت بار پیاده به حج رفت.
پرسش : اخوی ما پیاده روی رو قبول داریم …. اما پیادهروی از منزل تا حرم … نه از منزل تا چاووش
پاسخ استاد : ما لا یدرک کله، لا یترک کله…
پرسش دیگر : خیلی هم عالی
ولی این بند و بساط که مسجد بسازیم و نهال بکاریم و اینا رو متوجه نمیشم…هرچند باز هم پیاده رفتن رو درک نمیکنم…الله اعلم…شاید از علما بپرسیم، تایید کنند
پاسخ حجت الاسلام فاطمی صدر :
۱- آن مسجد برای شما نیست؛ برای آن زائری است که از شرق ایران پیاده به طرف غرب و مرز راه میافتد و میداند که در خروجی هر شهر و روستا و ابتدای جادهی کربلاء نقطهیی است که میتواند در آن جا بیتوته کند و فرداش ادامه بدهد.
۲- در همآن قشم اگر به کاروانسرا رفته باشید مسجد و حمام و مبیتش را دیدهیید که هماین کاربری منزل به منزل را داشتهاند…
۳-در همآن قشم هم اگر جماعت تبلیغ اهل سنت را دیده باشید مسجدهایی کانون برنامهی تبلیغ شهری آنها است و کانون شبکهی تبلیغ شریانی اربعین هماین مسجدهای چاووش است…
پرسش آن کاربر در ادامه : البته بنده خوشبینانه نگاه میکنم و به برادران خودم تهمت نمیزنم…اما به نظرم این سبک کارها و پیاده روی اربعین درست نیست.
پاسخ حجت الاسلام فاطمی صدر :
چارهی گره ذهنی شما آن است که جای پیادهروی حاسم، شده یک بار کامل از خانه به عتبه پیاده بروید. آن هنگام به طور طبیعی از نقطهی چاووش شهرتان رد میشوید و از آستانهی آن در جادهی عتبات رها میشوید. تا زمانی که از چنبرهی بینهی اربعین از مقصد در نیایید، نه پایتان به پیادهروی کامل باز میشود و نه متوجه میشوید که از چه سدهها در نقطهی چاووش شهرها و روستاها زائران قاصر برای زائران کامل چاووش میکردهاند، چون زائر حاسمید و بریدهبریده پیاده میروید و بریدهبریده پیادهروی را میفهمید و بریدهبریده داوری میکنید…
پرسش آن فرد در ادامه : اخوی نمیدونم قصدتون از این ادبیات و کلمات سخت چیه…
پاسخ شیخ محمد مهدی فاطمی صدر :
قصدم آن است که شده یک بار در عمر پیاده از خانه به عتبه بروید تا مصداق دعوت معصوم بشوید…
آن روز که از این زیارت پیاده برگشتید دلیل یافتن نقطهی چاووش و رفتن به آن در سالها قبل و بعدتان را در مییابید…
پرسش : پیاده روی تا نقطه چاووش چه فرقی با جاماندگان دارد؟
پاسخ استاد فاطمی صدر :
جاماندهها حرکت نمادین است که نه از خانه شروع میشود و نه به ابتدای جادهی عتبات میرودو..
ایراد درست علمای شیعی به پیادهرویهای نمادین جاماندهها در این سالها در روز اربعین آن است که مناسک مأثور پیادهروی اربعین مشیاً الی الحسین است…
مسیرها و نقطه های چاووش هر شهر و یا روستا یا حرم های مطهر یا …
حضرت حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر گاهی در کانال تلگرامی و توییتر خود به بیان برخی مسیرها و نقاط مهم می پردازند که خواندن آنها برای کسی که نیت پیاده رفتن از خانه به سوی کربلا دارد لازم است…
{هر بخش یا نوشته های استاد با یک خط جدا کننده، مجزا شده است…}
ابتدای مسیر سبایا از پشت مسجد کوفه در امتداد فرات تا کربلاء و اثنایش از مقام رأسالحسین تا سیدهخوله و سیدهصفیه در بقاع لبنان اکنون زیر گام زائران پیاده است. آن چه مانده، متصل کردن این مسیر با زائرهای پیاده و برپایی موکبهای اربعینی در این فاصله است…
رأسالبیشه، ساحل فاو در خلیج فارس، آخر دنیا است. آخرهای محرم آدمها آن جا پا به دریا میزنند تا آخرهای صفر دستشان در کربلاء به دریا برسد…
نخستین نقطهی چاووش محلی طهران حسینیهی جماران است تا برسیم به امامزاده علیاکبر تا میدان امامحسین تا حرم حضرت عبدالعظیم تا برسیم به نقطهی چاووش شهر طهران: حرم حضرت روحالله؛ از آن جا میشود تا نقطهی چاووش استان، قلعهسنگی پرند، پیادهروی قاصر اربعین رفت و سلام داد و برگشت…
با دوچرخه از مسجد جامع خرمشهر به اربعین کربلای حسین میرفتند. نصف روز با هم مسیر را ،یادمان به یادمان، مرور میکردیم. گفتم: سال بعد از مشهد شروع کنید تا قم تا کرمانشان تا بغداد تا کربلاء. پیشتر گفته بودم: به اسکاتلند فکر کنید تا فرانسه تا اتریش تا ترکیه تا ایران تا عراق…
پیاده از نیشابور اگر به عتبات میروید نقطهی چاووش شما امامزاده هلال در جنوب غرب شهر است. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح بیستم صفر از خانه تا نقطهی چاووش شهر پیادهروی قاصر کنید، در آن جا سلام بدهید و کنار امامزاده هلال زیارت بخوانید و برگردید…
توضیح استاد در گروه گفت و گو :
مسیر پیادهی مشهد به نیشابور به خسروی در نیشابور وارد شهر میشود چون جادهی کمربندی طولانیتر است. از سر سهراهی وارد خیابان استقلال میشوند و به امامزاده هلال میرسد و تنها بعد ریوبند تا جادهی اصلی به قول عراقیها یک طریق المختصر خاکی داریم…
پیاده از ورامین اگر به عتبات میروید نقطهی چاووش شهر، امامزاده یحیا تا حسینیهی کهنهگل در ابتدای جادهی عتبات است. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح بیستم صفر از خانه تا نقطهی چاووش شهر پیادهروی قاصر کنید، در آن جا سلام بدهید و کنار امامزاده یحیا زیارت بخوانید و برگردید…
نقطهی چاووش شهر رباط کریم همآن نقطهی چاووش استان طهران است: قلعهی سنگی پرند. از پیادهروی کامل عتبات اگر جاماندهیید صبح اربعین به نقطهی چاووش شهر در ابتدای جادهی عتبات پیاده بروید و چاووش کنید و زیارت بخوانید و برگردید…
پیاده از ساوه اگر به عتبات میروید، نقطهی چاووش شهر همآن بام ساوه است. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح بیستم صفر به نقطهی چاووش شهر در ابتدای جادهی عتبات بروید، چاووش کنید و زیارت بخوانید و برگردید…
نقطهی چاووش شهر تبریز گلزار شهدای وادی رحمت است. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح بیستم صفر پیاده از خانه و پرچم به دوش به جنوب شهر و به ابتدای جادهی عتبات برود. کنار مزار شهدای شهر چاووش کنید و زیارت بخوانید و برگردید…
نقطهی چاووش شهر ارومیه امامزاده غریب حسن است. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح بیستم صفر پیاده از خانه و پرچم به دوش به امتداد جادهی اشنویه و ابتدای جادهی عتبات بروید؛ در جوار امامزاده غریب حسن چاووش کنید و زیارت بخوانید و برگردید…
نقطهی چاووش شهر خوی پل خاتون است. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح بیستم صفر پیاده از خانه و پرچم به دوش به ابتدای جادهی عتبات و به روی پل خاتون بروید؛ چاووش کنید و زیارت کنید و برگردید…
در ابرشهرها میتوان به نقطههای چاووش محلی رفت و برگشت. البته میتوان طی یک برنامهی دو روزه تا حرم حضرت عبدالعظیم رفت و شب آن جا ماند و صبح به نقطهی چاووش شهر که حرم حضرت روحالله است رفت. برنامهتان را اگر سهروز باشد تا نقطهی چاووش استان، قلعهسنگی پرند، هم میتوان رفت…
نقطهی چاووش سنندج میدان جهاد است؛ آن سوی رودخانه، کنار فرودگاه. از پیادهروی کامل اربعین اگر جاماندهیید صبح روز بیستم صفر پیاده از خانه و پرچم به دوش به امتداد جادهی کرمانشان و ابتدای جادهی عتبات در میدان جهاد بروید؛ چاووش کنید و زیارت بخوانید و برگردید…
اگر میخواهید ترستان از پیادهروی عمیق اربعین در ایران، از خانه تا عتبه بریزد از پیادهروی آیینی روی جادهی سانتیاگو بخوانید. مسیرهای پیادهی چندسد ساله به مقصد کلیسای سنت جیمز که تا عمق اسپانیا و فرانسه و ایتالیا و انگلستان رفته است و فرسنگها راه تا آن جا را پیاده میروند…
پرسش یکی از کاربران درباره نقطه چاووش ورامین … : این مسجد جامع ورامین به گفته قدیمی تر های اهالی شهر قدمگاه امام حسن مجتبی(ع) بوده
در ضمن شهر پیشوا و ورامین قدمت دیرینه و تاریخ مشترکی با هم دارند از ۱۵خرداد سال۴۲
زیبا تر نبود نقطه چاووش امامزاده موسی بن جعفر پیشوا بود
پاسخ استاد فاطمی صدر :
چاووش کردن رفتن به آستانهیی است که در ابتدای جادهی عتبات است. این یعنی نخستین نقطهی چاووش در خانهی ما است و آخرین نقطهی چاووش حرم حضرت عباس. در این میان ما تعدادی نقطهی چاووش محلی و شهری و کشوری داریم که روی لبهی آنها در ابتدای جادهی عتبات قرار دارند.
در بارهی مورد ورامین و پیشوا جادهی عتبات برای آنها هماین جادهی گرمسار به قم است که از چرمشهر رد میشود. در بارهی ورامین نقطهی چاووش هماین ابتدای جادهی چرمشهر است و دیگر مسجد و امامزادهها میتوانند نقطهی چاووش محلی آنهایی باشد که جادهی عتبات از در خانه، از آن جا رد میشود.
حرم جعفر بن موسی هم کمابیش در شرق شهر است و نقطهی چاووش شهر باید جایی در غرب شهر باشد…
پرسش : درباره ریحان آباد ؟
پاسخ : برای شما که شمال ورامین استید، مسجد جامع میتواند یک نقطهی چاووش شهری و میانی باشد. هر چند نقطهی چاووش روستا جایی ابتدای جادهیی است که به قم و به کرمانشان میرود…
پرسش یکی از کاربران : نقطه چاووش مشهد دقيقا
كجاست ؟
پاسخ حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر :
نقطهی چاووش مشهد جایی در امتداد جادهی قدیم است. آزادراه از کنار نقاط شاخصی چون خواجه اباصلت و بههشت رضا و تپهی سلام رد میشود اما این مسیر مسیر سواره است و نه مسیر پیاده. با این توصیف نقطهی چاووش اکنون شهر مشهد بوستان غدیر است مگر آن که بخواهیم روی جادهی قدیم جلوتر برویم…
البته روی جادهی قدیم در اطراف طرق تعدادی موکب وجود دارد اما نقطهی شاخصی به چشم نمیخورد به جز رباط ساروق…
پرسش کاربر در ادامه : رباط ساروق بيشتر به نقطه چاووش نزديكتره ؛
منتهی امسال
ان شاء الله برای اولین بار تا بوستان غدیر حرکت میکنیم
پاسخ استاد : رباط ساروق بیشتر نقطهی چاووش طرق است؛ مگر آن که طرق را ملحق به مشهد بدانیم…
نکات مهم برای صحبت درباره پیاده از خانه و پیاده روی اربعین به سوی حرم امام حسین علیه السلام
استاد فاطمی صدر متن زیر را در گروهی که در زمان نگارش این متن ۶۰ عضو داشته است منتشر کردند {اما این متن در کانال ۱۶۰۰ نفری ایشان منتشر نشده است} که به نظر میرسد برای درک موضوع به این لینک بروید و فایل پی دی اف که با اسم «؛ راه کاری برای احیای پیاده روی اربعین جامانده گان. یک طرح کارا: ۲۲ .جامعه ایمانی مشعر» منتشر شده را بخوانید؛
همراه شما مخاطبین سایت بنیانا ، متن استاد را درباره پیاده روی عمیق بخوانیم :
یک: ترویج گفتمانی بینهی پیاده از خانه
دو: تبدیل استفاده از عنوان جامانده از پیادهروی اربعین به جامانده از پیادهروی کامل اربعین
سه: تبیین سه گونهی پیادهروی کامل و قاصر و حاسم اربعین و تکیه بر پیادهروی قاصر اربعین به عنوان نسخهی جاگزین جاماندهها از پیادهروی کامل اربعین.
چهار: تبیین نقطهی چاووش محله و روستا و شهر و استان و کشور به عنوان آستانهی جدایش پیادهروی کامل عتبات از پیادهروی قاصر در ابتدای جادهی عتبات عراق و حجاز و شام.
پنج: مکانیابی و معرفی نقطههای چاووش محله (در ابرشهرها) و نقطهی چاووش روستا و شهر توسط شبکهی مبلغین.
شش: زیرسازی نقاط چاووش مکانیابی شده و آمادهسازی و محوطهسازی جهت عبور پیادهروهای کامل و وقوف پیادهروها قاصر.
هفت: معرفی نقاط چاووش در رسانههای ملی و محلی.
هشت: شرع حرکت احیای چاووشخوانی در سطح محلی و ملی با محوریت جاماندهها از پیادهروی کامل اربعین.
نه: گسیل زائران پیاده از خانه و جامانده از پیادهروی کامل به نقاط چاووش در روز اربعین.
ده: بیرقگردانی و چاووشخوانی و زیارتخوانی در نقطههای چاووش در روز اربعین.
یازده: سازماندهی موکبها در شریانهای اصلی پیادهروی زائران جامانده از پیادهروی کامل اربعین تا لبهی بیرونی شهر و روستا و تا نقطهی چاووش آنها.
دوازده: زمینهسازی برای جمعآوری تبرعات مردمی برای ساخت مسجد و تکیه و مضیف چاووش در مناسک روز اربعین در نقطههای چاووش شهر و روستا.
تفصیل اینها در جزوهی مجموعهی مشعر، به خصوص شیوهنامهی انتهایی آن در دسترس است.
در بارهی برنامهی طهران هم تلاش اضافه کردن نقاط چاووش محلی حسینیهی جماران و امامزاده علیاکبر چیذر در شمال میدان امامحسین و نقطهی چاووش شهر طهران در جنوب آن میتواند باشد. این اگر بشود در طول روز اربعین در هر یک از این نقاط میتوان چاووش کرد؛ زیر عنوان پیاده از خانه-لشکر حسین
نیز میتوان موجی از هیأتهای مذهبی به عنوان هستهی سخت کار را طی روز نوزدهم در این شریانها سرازیر کرد تا پس از شبمانی در موکبهای حرم حضرت عبدالعظیم صبح روز بیستم آن یازده کیلومتر باقیمانده تا حرم حضرت روحالله را پیادهروی کنند و در ایتدای جادهی عتبات زیارت اربعین بخوانند.
نیز برای امسال یا سالهای بعد و برای آنها که بیش از این میطلبد میتوان نقطهی چاووش استان طهران قلعهسنگی پرند را در امتداد جادهی ساوه گویاسازی کرد تا آنها که مسیر بیشتری برای پیادهروی میطلبد به آن جا بروند و چاووش کنند…
نقطههای چاووش شهرهای ایران که جانمایی شده است:
طهران: حرم حضرت روحالله
قم: امامزاده جمالالدین
کرج: امامزاده طاهر
قزوین: شازده حسین
زنجان: حسینیهی اعظم
اردبیل: بوستان شورابیل
یزد: بوستان کوهستان
مشهد: تپهی سلام
طبس: حرم حسین بنموسا
اهواز: معراج شهدای پادگان شهید محمودوند
خرمشهر: میدان مقاومت
آبادان: پل نو
اصفهان: تپهی آتشگاه
جا نماندن از پیاده روی اربعین
آن که به نیت زیارت قبر حسینبنعلی، پیاده از خانه خارج میشود، برای هر گام حسنهیی برای او نوشته میشود و سیئهیی از او زدوده میشود. [امام جعفر صادق، علیهالسلام]
مناسک اربعین اگر از در خانهی زائر پیاده شروع شود و گام به گام تا کربلای حسین برود، کسی از آن جا نمیماند؛ شده یک قدم از در خانه به نیت عتبه روی جادهی کربلاء گام برداریم یا یکچند سد قدم یا یکچند هزار قدم؛ ما لا یدرک کله، لا یترک کله.
آن که کامل از خانه تا عتبه پیاده میرود مصداق حدیث امام صادق است و همآنهایی که قاصر از خانه تا انتهای شهر و روستا و ابتدای جادهی عتبات عراق میرسند و چاووش میخوانند و از دور سلام میدهند و زیارت میخوانند و بر میگردند.
نقطهی چاووش خواندن و بیرق گرداندن لشکر حسین در صبح اربعین همآن جا است که دیوارهای شهر و روستا تمام میشود و جادهی کربلاء شروع میشود و زائران کامل عتبات در آن جا بدرقه میشوند و گهگاه در آن جا امامزاده یا عالم یا شهیدی آرمیده است.
از پیادهروی کامل به کربلاء اگر جا ماندهییم، صبح روز اربعین پیاده از خانه و پرچم بر دوش روی جادهی کربلاء شریان بشویم و به نقطهی چاووش شهر و روستا برویم و از دور به حسین سلام بدهیم و بازگردیم.
هر که دارد هوس کرببلاء بسمالله…
متنی که خواندید به قلم حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر ، ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ در کانال تلگرامی ایشان منتشر شده است…
برشی از منشور چاووش اربعین { راهکاری برای احیای پیاده روی اربعین جاماندگان }
حاج آقای فاطمی صدر یکی از مطالب مرتبط با پیاده روی به سوی کربلای معلی را در قالب ۷ عکس نوشته ( تصویر ) منتشر کردند… هفت عکس نوشته با عنوان «برشی از منشور چاووش اربعین» که در ادامه می بینیم …
این صفحه در بازه های زمانی مختلف بیش از ده بار بروز رسانی شده است و در آینده هم با مطالب مرتبط بروز میشود ان شاءالله … التماس دعا